لَمْ أضْرِبْ : يعنى نزده ام من يك مرد يا يك زن در زمان گذشته. صيغه متكلّم وحده است از فعل جحد صحيح و مجرد و معلوم.
لَمْ اَضْرِبْ در اصل اَضْرِبُ بود ، ( متكلّم وحده بود از فعل مضارع ) خواستيم متكلّم وحده بنا نمائيم از فعل جحد ، لم جازمه بر سرش درآورديم دو عمل كرد : لفظاً و معنىً ، لفظاً حركت آخر را به جزمى ساقط كرد ، و معنىً نقل كرد معناى مضارع را بسوى ماضى و در ماضى نفى كرد لَمْ اَضْرِبْ شد.
لَمْ نَضْرِبْ : يعنى نزده ايم ما دو مردان يا دو زنان يا گروه مردان يا گروه زنان در زمان گذشته. صيغه متكلّم مع الغير است از فعل جحد ، صحيح و مجرد و معلوم.
لَمْ نَضْرِبْ در اصل نَضْرِبُ بود (متكلّم مع الغير بود از فعل مضارع) خواستيم متكلّم مع الغير بنا كنيم از فعل جحد ، لم جازمه بر سرش درآورديم دو عمل كرد : لفظاً و معنىً ، لفظاً حركت آخر را به جزمى ساقط نمود ، و معنىً نقل كرد معناى مضارع را بسوى ماضى و نفى در ماضى كرد لَمْ نَضْرِبْ شد.
[ نفى ]
واز نفى نيز چهارده وجه باز مىگردد : شش مغايب را بود و شش مخاطب را و دو حكايت نفس متكلّم را. و آن شش كه مغايب را بود سه مذكّر را بود و سه مؤنّث را.