ثلاثى مجردش «وعد ، يعد ، وعدا. وعدة دادن»
امثله مضارع : «يتعارف ، يتعارفان ، يتعارفون ، تتعارف ، تتعارفان ، يتعارفن ، تتعارف ، تتعارفان ، تتعارفون ، تتعارفين ، تتعارفان ، تتعارفن ، اتعارف ، نتعارف ، تعارفا : همديگر را شناختن» ثلاثى مجردش «عرف ، يعرف ، عرفانا : شناختن».
امثله امر «ليتعاون ، ليتعاونا ، ليتعاونوا ، لتتعاون ، لتتعاونا ، ليتعاونّ ، تعاون ، تعاونا ، تعاونوا ، تعاونى ، تعاونا ، تعاونّ ، لاتعاون ، لنتعاون ، تعاونا : كمك همديگركردن» ثلاثى مجردش باين معنى استعمال نشده ، بلكه از باب افعال استعمال شده است.
(قاعدة)
چنانچه در باب تفعّل گفته شد جائز است از هشت صيغه مضارع كه دو «تاء» در اولش جمع ميشود يكى از آن دو حذف شود مانند :
(«تَزاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذاتَ الْيَمِينِ :) ومائل ميشود آفتاب از غار آنان بجانب راست ـ كهف ـ ١٨ ـ ١٧» درباره اصحاب كهف است ، «تزاور» تتزاور بوده ، صيغه مفرد مؤنث غائب است.
(«وَلا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ :) با لقبها يكديگر را عيب گوئى مكنيد ـ حجرات ـ ٤٩ ـ ١١» لا تتنابزوا بوده ، صيغه جمع مذكر مخاطب است از فعل نهى.
(«ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ :) شما را چيست كه همديگر را كمك نميكنيد صافّات ـ ٣٧ ـ ٢٥» لا تتناصرون بوده ، صيغه جمع مذكر حاضر است.