(قاعدة)
هرگاه فاء الفعل در باب" تفاعل"" تاء يا ثاء يا جيم يا دال يا ذال يا زاء يا سين يا شين يا صاد يا ضاد يا طاء يا ظاء» باشد جائز است" تاء" تفاعل در فاء الفعل ادغام شود ، چنانچه در باب تفعّل گفته شد همزه مكسورى در اول صيغه هاى ماضى وامر حاضر آورده ميشود ، مانند :
«تتارك ، يتتارك ، تتارك ، تتاركا : همديگر را رهاكردن» به اين قاعدة ميشود «اتّارك ، يتّارك ، اتّارك ، اتّاركا».
(«ما لَكُمْ إِذا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ اثَّاقَلْتُمْ :) شما را چيست كه چون شما را ميگويند در راه خدا كوچ كنيد سستى وكاهلى نشان ميدهيد ـ توبه ـ ٩ ـ ٣٨» «تثاقلتم» بوده ، صيغه جمع مذكر حاضر از فعل ماضى.
«تجاوز ، يتجاوز ، تجاوز ، تجاوزا : گذشتن» به اين قاعدة ميشود «اجّاوز ، يجّاوز ، اجّاوز ، اجّاوزا»
(«بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ :) بلكه دانش آنان در آخرت تدارك ميشود ـ نمل ـ ٢٧ ـ ٦٦» «تدارك» بوده ، تدارك از «درك» است ، ودرك : به چيزى رسيدن است ، سخن درباره كافران است ، يعنى دانش آنان نسبت به چيزهائى كه در دنيا باور نداشتند در آخرت به آنان ميرسد وباور ميكنند.
«تذاكر ، يتذاكر ، تذاكر ، تذاكرا : گفتگوكردن» به اين قاعدة «اذّاكر ، يذّاكر ، اذّاكر ، اذّاكرا» ميشود.