احمرّ ، نحمرّ ، احمرارا : سرخ شدن" دو صيغه جمع مؤنث ادغام نشده ، وديگر صيغه ها ادغام شده است.
امثله امر : ليبيضّ ، ليبيضّا ، ليبيضّوا ، لتبيضّ ، لتبيضّا ، ليبيضضن ، ابيضّ ، ابيضّا ، ابيضّوا ، ابيضّى ، ابيضّا ، ابيضضن لابيضّ لنبيضّ ، ابيضاضا : سفيد شدن" در سه صيغه مفرد ودو صيغه متكلم از صيغه هاى امر كه ضمير به آنها متصل نيست جائز است فكّ ادغام ، ودر صورت ادغام جائز است آخرش مفتوح يا مكسور خوانده شود.
ثلاثى مجرد اين سه گروه از امثله" سود ، يسود ، سوادا"" حمر ، يحمر ، حمرة"" باض" ، يبيض ، بياضا" ميباشد ، به همان معانى.
وماضى هريك از اين پنج باب دو حرف بر ثلاثى مجرد زياده دارد.
(معنى باب افعلال)
اين باب از جهت معنى زيادتى بر ثلاثى مجرد ندارد جز مبالغة ، ومبالغة : بيان كمال ونهايت است ، مثلا :
«حمر» يعنى سرخ شد ، «احمرّ» يعنى كاملا سرخ شد ، وهمچنين هرماده ومصدرى كه به اين باب آورده شود.
وخصوصيت اين باب آن است كه هرماده اى كه دلالت بر رنگ كند مانند مثالهائى كه زده شد ، يا دلالت بر عيب ونقص نمايد مانند مثالهائى كه زده ميشود ، به اين باب ميآورند ،