امثله امر : «ليعلوّط ، ليعلوّطا ، ليعلوّطوا ، لتعلوّط ، لتعلوّطا ، ليعلوّطن ، اعلوّط ، اعلوّطا ، اعلوّطوا ، اعلوّطى ، اعلوّطا ، اعلوّطن ، لاعلوّط ، لنعلوّط ، اعلوّاطا : به گردن شتر آويختن پس بر پشتش سوار شدن» ثلاثى مجردش «علط ، يعلط ، علطا : برگردن شتر داغ نهادن» است.
فعل از اين باب بسيار اندك آمده ، وخصوصيّت معنائى ندارد ، واز اين باب وباب يازدهم كه نيز آن هم اندك است در قرآن نيست ، واز اين جهت در بعضى كتابها مانند صرف مير اين دو باب را نامشهور شمرده ، وذكر ننموده است ، واين دو باب وباب استفعال وافعيلال سه حرف بر ثلاثى مجردش زياده دارد.
واين معانى كه براى ابواب ثلاثى مزيد فيه گفته شد بر حسب غالب است ، ومعانى ديگرى در كتب لغت براى آنها مشاهده ميشود ، ونيز فعل بسيارى به اين ابواب آورده شده وخصوصيّتى از جهت معنى بر ثلاثى مجردش افزوده نگشته ، بلكه فقط بمنظور توسعه لغت بوده است ، ومعنايش موافق ثلاثى مجرد است ، وتوافق معنى ثلاثى مجرد با ثلاثى مزيد فيه در باب افعال وتفعيل وتفعّل وافتعال بسيار است.
(باب رباعى مجرّد وبناء آن)
رباعى مجرد را يك باب بيش نيست ، بنام :
(باب فعللة)
ماضى اين باب بر وزن «فعلل» ميباشد ، واين مقابل ثلاثى