شده ، مانند :
«تعرقب زيد الفرس : زيد اسب را از طرف عرقوبش سوار شد» عرقوب : رگ كلفت بالاى پاشنه پاى حيوان است.
(تقسيم سوم)
فعل يا اصلىّ است يا ملحق ، آنچه تا حال مذكور شد فعل اصّلىّ بود ، اكنون فعل ملحق بيان ميشود.
فعل ملحق آن است كه از جنبه مادّه ثلاثى مزيد است ، واز جنبه وزن وصيغه رباعى مجرد است ، يعنى ثلاثى مجرد را به زياده حرفى بر وزن رباعى مجرد كرده اند ، واز اين جهت آن را ملحق گويند ، يعنى فعل ثلاثى مزيد از جنبه وزن به رباعى ملحق شده.
واز خصوصيّات فعل ملحق آن است كه اعلال وادغام كه در تقسيم چهارم گفته ميشود در آن نيست ، براى آنكه صورت الحاق برهم نخورد.
وفعل ملحق گرچه ماده اش از ثلاثى است ، ولى خصوصيّت معنى چنانچه براى هربابى از ابواب ثلاثى مزيد ميباشد در آن نيست ، بلكه منظور توسعه لغت است ، وفعل ملحق با ثلاثى اش در معنى يا موافق است ، يا مناسبتى دارد.
وحروف الحاق : واو ، ياء ، نون ، ميم ، همزة ، الف ، تكرار لام الفعل است ، وفعل ملحق از نظر زياد شدن اين حروف پانزده صورت دارد : بزياده واو دو صورت ، يزياده ياء دو صورت ، يزياده نون سه صورت ، بزياده ميم سه صورت ، بزياده همزه سه صورت ،