«سروك ، يسروك ، سروكة : كند راه رفتن از ضعف وخستگى» «تسروك ، يتسروك ، تسروكا» از باب تفعلل نيز به همين معنى آمده است ، ثلاثى مجردش «سرك ، يسرك ، سركا : ناتوان شدن بدن پس از توانا بودن».
(٣ ـ فيعل)
اين صورت ميان فاء الفعل وعين الفعل ياء زياد شده ، مانند :
«سيطر ، يسيطر ، سيطرة : تسلّط داشتن» و «تسيطر ، يتسيطر ، تسيطرا» به همان معنى استعمال شده ، ثلاثى مجردش «سطر ، يسطر ، سطرا : زمين زدن وبريدن» است.
«هيمن ، يهيمن ، هيمنة» اصلش «ايمن ، يايمن ، ايمنة» بوده ، براى سهولت اداء «همزة» به «هاء» بدل شده ، ثلاثى مجردش «امن ، يامن ، امنا : آرامش خاطر داشتن» است.
«هيمنة» نگهبانى كردن ومراقب بودن با تسلّط وقدرت بگونه اى كه آرامش آورد ومحفوظ بماند ، گفته ميشود : «هيمن الطائر على فراخه : مرغ بر جوجه هايش هيمنة نمود» واسم فاعل از اين صيغه «مهيمن» است ، وآن يكى از نامهاى خداست ، ودر حديث است :
«اذا وقع العبد فى الهانيّة الرّبّ ومهيمنيّة الصّدّيقين لم يجد احدا ياخذ بقلبه : چون بنده در الها نيّت پروردگار ومهيمنيّت راستان واقع شود كسى را نيابد كه دلش را بگيرد»
" الهانيّت بمعنى الوهيّت است وآن مالكيّت هستيها است كه مختصّ ذات احديّت است ، ومهيمنيّت بمعنى هيمنة است ، يعنى :