باب استفعال است ، بلى :
«سلقى ، يسلقى ، سلقاة : بر پشت افكندن» ملحق به رباعى مجرد است ، وثلاثى مجردش «سلق ، يسلق ، سلقا» به همان معنى ميباشد ، ومنشا اين خطاء آن است كه در بعضى از كتب لغت مانند قاموس «استلقى» را مطاوع «سلقى» گرفته ، پس بيننده گمان كرده كه آن مزيد فيه «سلقى» است ، وتحقيق آن است كه «استلقى» از جنبه معنى ، مطاوع «القى وسلق وسلقى» هرسه ميباشد ، واز جهت ماده مطاوع «القى» است ، چنانچه در باب استفعال گفته شد.
(صيغه منحوت)
منحوت يعنى : تراشيده شده.
در اول كتاب دانستى كه اسم يا مصدر است يا غير مصدر ، ومصدر آن است كه بر حدث (فعل يا صفت) دلالت كند ، وغير مصدر آن است كه بر ذات دلالت مينمايد ، ونيز دانستى كه كلام مركب از چند كلمه است ، وكلام را جمله نيز ميگويند ، ومصدر اصل وريشه صيغه هاى فعل است ، وحروف اصلى مصدر در همه مشتقّات آن موجود است ، ولى در كلام عرب بعضى از صيغه ها اصل وريشه آنها غير از مصدر است ، يعنى يا جمله اى است يا اسم مفردى است كه دلالت بر ذات ميكند ، يا چند فعل است كه يك فعل از آنها گرفته شده ، صيغه هاى اين گونه افعال را منحوت ميگويند ، يعنى صيغه فعلى است كه از آن جمله يا اسم يا چند فعل تراشيده شده ، وتراشيدنش اين