اگر زائد مكرّر نباشد ، واگر يكى از آن ده حرف مورد شبهة شد ، از اين راه تشخيص ممكن نيست ، زيرا اينها هم اصلى وهم زياده واقع ميشوند ، وبايد به نشانه ديگر مراجعة كرد.
٣ ـ اشتقاق ـ وآن اشتراك صيغ مختلفة است در اصل واحد از جهت لفظ ومعنى ، وآن اصل واحد را" مشتقّ منه" وهريك از آن صيغه ها را" مشتقّ" گويند ، واگر اشتراك از جهت معنى فقط بود ترادف است ، مانند : " علم ويقين وادراك وقطع ، وآن الفاظ را مترادف گويند ، واگر از جهت لفظ فقط بود تشابه است ، مانند : «ذهب وذهاب ومذهب» وآن الفاظ را متشابه گويند ، ودر هيچ كدام اشتقاق نيست.
واشتقاق سه نوع است :
يك ـ اشتقاق صغير : وآن چنان است كه اصل واحد به يك ترتيب در همه مشتقّات يكى باشد ، مانند :
" نصر ، نصر ، ينصر ، انصر ، ناصر ، منصور ، نصير ، انتصر ، استنصر ، تناصر ، ومانند :
" جنّة : پرى ، جنّة : سپر ، جنّة : باغ ، جنون : ديوانگى ، جنين : بچه در شكم ، جنان : دل ، جنن : گور ، اجنّ الميّت : مرده را در كفن كرد ، اجتنّ : پوشانيد".
وفرق اين دو مثال آن است كه در مثال دوم اصل واحد كه «ج ، ن ، ن» باشد معنايش در هرصيغه اى خصوصيّتى دارد غير از خصوصيّتى كه از هيئت كلمه فهميده ميشود ، ولى در مثال اول اصل