فرع است ، واين تغييرات همان عوارض نه گانه ديگر است كه اكنون يك يك بيان ميشود.
(نقل)
وآن را قلب مكانى نيز ميگويند ، وآن چنان است كه حرفى از حروف كلمه يا حركتى را از جاى خودش بجاى ديگر در همان كلمه بگذارند ، مانند :
«جاه» كه در اصل «وجه» بوده ، فاء الفعل بجاى عين الفعل وعين الفعل بجاى فاء الفعل نقل شده ، وواو قلب به الف گشته «جاه» گرديده ، بر وزن عفل.
«آبار» جمع «بئر : چاه» است ، در اصل «ابآر» بوده بر وزن افعال ، فاء الفعل وعين الفعل بجاى يكديگر نقل شده «اءبار» شد ، همزه دوم را به الف تبديل كردند «آبار» شد ، بر وزن اعفال.
«آرام» جمع «رئم : آهوى سفيد» همچنان است.
«ناء ، يناء» در اصل «نأى ، ينأى ، نأيا : دور شدن» بوده ، عين الفعل يا لام الفعل قلب مكانى شده ، وزنش فلع ، يفلع است.
«حادى : يك» در اصل «واحد» بوده بر وزن فاعل ، فاء الفعل بجاى لام الفعل رفته وبه ياء تبديل گشته ، ولام الفعل بجاى عين الفعل وعين الفعل بجاى فاء الفعل نقل شده ، والف اسم فاعل بجاى خود است ، وزنش عالف است ، ونقل حركت ، مانند :