عليهمالسلام : ساكن اول ميم است كه به ضمّة متحرّك شده ، وتحريك به ضمّه به مناسبت آن است كه ميم مانند واو مخرجش لب است.
من المؤمنين : ساكن اول نون است كه به فتحة متحرك شده ، براى آنكه دو كسرة در پى هم واقع نشود.
قالت اخرج : ساكن اول تاء تأنيث است ، وساكن دوم خاء.
عن الصّلاة : ساكن اول نون است ، وساكن دوم لام مدغم.
ان الحكم الّا لله : ساكن اول نون است ، در اين مثالها وبسيارى مانند اينها ساكن اول به كسرة تحريك شده.
واما مواردى كه التقاء ساكنين جائز است ، وآن را التقاء ساكنين على حدّه گويند (چنانچه غير جائز را التقاء ساكنين على غير حدّه مينامند) چهار مورد است :
١ ـ در هرجا كه دو ساكن در يك كلمه ، وساكن اول الف يا واو يا ياء باشد گرچه حرف مدّ نباشد ، وساكن دوم مدغم باشد ، زيرا حرف مدغم گرچه در واقع ساكن است ، ولى با مدغم فيه حكم يك حرف متحرّك را دارند ، مانند : دابّة ، تأمرونّى ، ولا الضّالّين ، تمودّ كه مجهول تمادّ است ، دويبّة كه مصغّر دابّة است.
٢ ـ در هرجا كه ساكن دوم آخر كلمه باشد ووقف شود ، زيرا سكون وقف در حكم حركت است ، مانند : يوم الدّين ، ربّ العالمين ، والعصر ، واواخر بسيارى از آيات كه وقف كنند ، واين را در اصطلاح سكون عارض گويند ، يعنى در اثر وقف عارض ميشود.