لام الفعل ادغام ، «يتماسّ» گرديده ، چهارده صيغه : «يتماسّ ، يتماسّان ، يتماسّون ، تتماسّ ، تتماسّان ، يتماسسن ، تتماسّ ، تتماسّان ، تتماسّون ، تتماسّين ، تتماسّان ، تتماسسن ، اتماسّ ، نتماسّ».
صيغه هاى امر : «ليتماسس ، ليتماسّا ، ليتماسّوا ، لتتماسس ، لتتماسّا ، ليتماسسن ، تماسس ، تماسّا ، تماسّوا ، تماسّى ، تماسّا ، تماسسن ، لاتماسس ، لنتماسس» ، ونيز از اين باب است :
" تصافّ ، يتصافّ ، ليتصافف ، تصافف ، تصافّا ، گروهان به صفّ ايستادن" و" تسارّ ، يتسارّ ، ليتسارر ، تسارر تسارّا : با هم راز گفتن" و" تحاقّ ، يتحاقّ ، ليتحاقق تحاقق ، تحاقّا ، از يكديگر حقّ خواستن واز حقّ گذشتن
(باب افعلال)
درباره يكديگر چون لام الفعل در اين باب در اثر حرف زياده مكرر شده از جنبه صرف كردن حكم مضاعف را دارد ، وادغام وفكّ ادغام بر صيغه هايش جارى ميشود ، گرچه ثلاثى آن سالم باشد ، بلكه ديده نشده مضاعف ثلاثى به اين باب آمده باشد ، واين باب وهربابى كه اين چنين است گرچه حكم مضاعف را دارد ، ولى آن را در اصطلاح مضاعف نميگويند ، زيرا مضاعف در اصطلاح آن است كه دو حرف اصلى آن از يك جنس باشد ، مثالش : «اغبرّ ، يغبرّ ، اغبرارا : غبارآلوده شدن» ثلاثى مجردش : «غبر ، يغبر ، غبورا : تيره گون بودن»