و «خطيئة : ناروا» كه «خطيّة» و «سوءت : بد كردى» كه «سوت» و «كفوء : همتا» كه «كفو» گفته ميشود.
(مهموز الفاء از باب افتعال)
مانند : ائتمر ، ياتمر ، ائتمر ، ائتمارا : يكديگر را فرمان دادن به چيزى واظهار راى درباره آن نمودن" طبق قاعده اى كه گفته شد همزه فاء الفعل در صيغه هاى ماضى وامر حاضر ومصدر قلب به ياء ميگردد ، اگر در ابتداء باشد ، ولى در درج حتما بصورت همزة است زيرا همزه وصل ساقط ميشود.
وفاء الفعل از مادّه" اخذ : گرفتن" هرگاه به اين باب آورده شود قلب به تاء ، ودر تاء افتعال ادغام ميشود ، مانند : " ائتخذ" كه" اتّخذ" گردد ، واين ابدال در تمامى صيغه هاى ماضى ومضارع وامر ومصدر واسم فاعل واسم مفعول جارى است ، چنانچه در آيات قرآنى مشاهدة ميشود ، ونيز در غير قرآن" استخذ ديده شده ، بعضى گفته اند اصلش" ائتخذ" بوده ، همزه به سين قلب گرديده ، وبعضى گفته اند" استاخذ" از باب استفعال بوده ، همزه حذف گرديده.
وباب افعلال وافعيلال وافعيعال وافعوّال اگر مهموز الفاء به اين بابها بيايد كه نيست يا بسيار اندك است مانند باب افتعال فاء الفعل قلب به ياء ميشود.
(مهموز العين)
ثلاثى مجرد از هرشش باب آمده است ، مانند :