زيرا حذفش با ادغام ، كلمه را از صورت مضارع خارج ميكند ، ودر اينجا نيز فعل امر حاضر با همزه وصل «ايبب» ميشود ، واصلش «اوبب» بوده.
«فعل ، يفعل» مانند : «وصّ ، يوصّ ، وصّا : استواركردن كار»
(معتلّ الفاء واوىّ مهموز العين)
فقط از باب" فعل يفعل" آمده ، مانند : " واد ، يئد ، وادا : زنده بگوركردن" و" وال ، يئل ، والا ووئيلا وووءولا : رستگارى جستن" وصرف اينها مانند غير مهموز است.
(معتلّ الفاء واوىّ مهموز اللّام)
از سه باب آمده است.
«وضوء ، يوضوء ، اوضوء ، وضوءا ووضاءة : پاكيزه ونكوروى شدن»
«وطا ، يطا ، طا ، وطئا : آماده وآسان كردن»
«وثىء ، يوثا ، ايثا ، وثئا ووثا ووثوءا : كوفتگى وعيبناك شدن جائى از بدن»
ودر منتهى الارب «وكا ، يكى ، كىء ، وكئا : تكيه كردن» از باب «ضرب ، يضرب» نقل كرده ، لكن مشكوك است.
(معتلّ الفاء يائىّ)
از هرشش باب آمده است :
«يسر ، ييسر ، ايسر ، يسرا ويسرا : نرم وآسان شدن»