يفعل" ضبط كرده اند خطاء است ، وشايد حرف حلق بودن لام الفعل آنان را به اين خطاء انداخته ، در صورتى كه گفته شد : هرچه از باب" فعل ، يفعل" باشد عين الفعل يا لام الفعل آن حرف حلق است ، نه آنكه هرچه عين الفعل يا لام الفعلش حرف حلق باشد از باب" فعل ، يفعل" ميباشد ، پس ميگوئيم : معتل العين واوى يا از باب" فعل ، يفعل" وواو در مضارعش بمناسبت ضمّة بحال خود باقى است ، يا از باب" فعل يفعل" وواو در مضارعش بمناسبت فتحة قلب به الف شده است.
جز" راح ، يريح ، ريحا : درك كردن بوى" كه از باب" ضرب ، يضرب" آمده ، با آنكه واوى است. بلكه اجماع اهل لغت است كه اين مادّة همه جا واوى است ، حتّى" ريح : باد كه اصلش" روح" بوده ، و" ريحان : گياه خوراكى معروف" اصلش" روحان" بوده است ، ودر اينجا" راح ، روح" بوده ، و" يريح ، يروح" بوده ، واو را بمناسبت كسره قلب به ياء ، وكسره اش را نقل به فاء الفعل نمودند" يريح" گرديد ، و" ريحا ، روحا" بوده ، مانند ريحان كه مناسبت قلب شدنش به ياء معلوم نيست ، وصاحب منتهى الارب چند فعل اجوف واوىّ ديگرى را از باب" ضرب ، يضرب" ضبط كرده ، ولى ثابت نشده وگويا او اشتباه كرده است.
(معتلّ العين يائىّ)
وآن نيز از دو باب آمده :
١ ـ باب" فعل ، يفعل" مانند. باع ، يبيع ، بع ، بيعا ومبيعا : فروختن".