(تقسيم پنجم)
فعل يا خبر است يا انشاء وانشاء يا طلبىّ است ، ماند «اضرب» يا غير طلبىّ است ، مانند «انكحت» و «نعم العبد» ، وطلب : يا طلب انجام كارى است ، وآن را امر ميگويند ، يا طلب ترك كارى است ، وآن را نهى ميگويند ، يا طلب فهميدن چيزى است ، وآن را استفهام ميگويند.
واين تقسيم از جنبه خواست واراده متكلّم است ، زيرا متكلّم : يا ميخواهد خبر دهد ، يا انشاء نمايد ، وبراى هريك از اينها از جهت معنى تفاصيلى است كه در علم معانى مذكور است ، اكنون سخن در ـ صيغه هاى امر ونهى واستفهام است كه از مضارع ساخته ميشود ، چنانچه در سه فصل آنها را شرح ميدهيم.
فصل
(در صيغه سازى فعل امر)
صيغه هاى فعل امر در هربابى چه مجرد چه مزيد از مضارع آن باب ساخته ميشود به تغييردادن آنها ، وآن تغييرات در اوّل وآخر صيغه مضارع واقع ميشود ، وآنها بطور قاعده كلّىّ در هرفعلى وهربابى از اين قرار است :
١ ـ بر سر شش صيغه غائب ودو متكلم لام مكسورى كه آن را لام امر مينامند آورده ميشود ، ومكسور بودنش در ابتداء است ، ولى در درج كلام ساكن قرائت ميشود ، چنانچه در قرآن است (" وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ :) وطواف كنند به خانه ديرينه ـ سورة الحجّ ـ ٢٢ ـ