كردن باء.
پس ملاحظه شد كه چهارده صيغه امر تابع چهارده صيغه مضارع است با تغييراتى در اول آنها وآخر آنها بدين گونه :
شش صيغه غائب ودو صيغه متكلم در اولش لام مكسورى آورده ميشود ، وشش صيغه حاضر در اولش حرف مضارع حذف ميشود وبه جايش همزه آورده ميشود ، ودر پنج صيغه : دو صيغه مفرد مذكر ومؤنث غائب ، ويك صيغه مفرد مذكر حاضر ، ودو صيغه متكلم ، حرف آخر ساكن ميشود ، ودر هفت صيغه : چهار صيغه تثنيه ، ودو صيغه جمع مذكر ، ويك صيغه مفرد مؤنث حاضر ، نون از آخرش حذف ميشود ، ودو صيغه جمع مؤنث در آخرش تغييرى نيست.
بلكه فعل ، در كلام عرب از جنبه صيغه وساختمان لفظ نه از جهت معنى ، يا ماضى است يا مضارع ، زيرا در اول آن يا يكى از حروف مضارعة هست يا نيست ، اگر نيست ماضى است ، واگر هست مضارع است ، ولى چون حرف مضارع از اول امر حاضر حذف ميشود ، آن شش صيغه به صيغه امر ناميده شده ، وقسم سومى گرديده.
اما حروف ديگر كه در اول وآخر صيغه ها زياد ميشود علاماتى است كه اكنون بيان آنها ميشود.
(علامات وزوائد افعال)
دانستى كه در اين صيغه ها «ضرب» اصل ومادّه همه آنها است ، ودر هرصيغه اى چيزى زياد شده ، تا از اصل واحد كلمات بسيارى ، ودر نتيجة معانى مختلفى حاصل گردد ، وبسيارى از آن