«ماضى مطلق» مانند : «ضرب زيد ولم يضرب بكر» يعنى : قيدى ندارد مانند اقسام ديگر ، گرچه در واقع يكى از آنها است.
«ماضى استمرارىّ» يعنى : فعل تا زمان تكلم يا زمان ديگرى استمرار داشته ، واين قسم با «كان وصيغه مضارع» اداء ميگردد ، مانند : («وَلكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ :) ولكن تكذيب كردند پس گرفتيم آنان را بسبب آنچه ميكردند ـ سورة الاعراف ـ ٧ ـ آيه ٩٦» يعنى : آنچه ميكردند (تكذيب) استمرار داشت تا آنان را به عذاب گرفتيم واز اين قسم در آيات بسيار است.
«ماضى منتظر» واين قسم با «قد» استعمال ميشود ، مانند : «قد قامت الصّلاة» در وقتى گفته ميشود كه امام آماده نماز شده ، وجماعت در انتظار برپاشدن نماز بوده اند.
«ماضى قريب ، بعيد ، تامّ ، ناقص» وبراى آنها لفظ مخصوصى نيست ، ولى ممكن است از قرينه كلام يا دليل ديگرى فهميده شود ، گرچه بعضى گفته اند : «قد» براى ماضى قريب است ، وماضى قريب آن است كه زمان كوتاهى از وقوع فعل گذشته باشد ، وبعيد آن است كه زمانى طولانى گذشته باشد ، وتام آن است كه هنگام اخبار تمام فعل واقع شده باشد ، وناقص آن است كه بعض فعل انجام شده باشد ، مانند آنكه كسى بگويد علم نحو را خوانده ام ، ولى تمامش را نخوانده باشد.
٣ ـ صيغه مضارع از جهت زمان مشترك است ميان حال ومستقبل ، مگر آنكه چيزى بر تعيين يكى از آن دو دلالت كند.