فى الارض امانان من عذاب الله وقد رفع احدهما فدونكم الآخر فتمسّكوا به : در زمين دو امان از عذاب خدا بود ، يكى برداشته شد ، پس بگيريد ديگرى را پس متمسّك باشيد به آن ، مقصود از دو امان : وجود پيغمبر" صلىاللهعليهوآله واستغفار است ، چنانچه در قرآن ، مذكور است.
(اسم فعل معدول)
كلمه ايست كه از وزن فعلىّ به وزن اسمىّ عدول بدهند ، ولى معدول ومعدول اليه در مادّة ومعنى يكسان باشد ، مانند :
١ ـ «شتّان» بمعنى «شتّ : جداشد»
٢ ـ «سرعان» بمعنى «سرع : شتافت»
٣ ـ «بطآن» بمعنى «بطا : آهسته رفت»
٤ ـ " رويد" بمعنى" امهل : مهلت بده" وشش صيغه با كاف خطاب ساخته ميشود ، وبا تنوين به معنى مصدر استعمال ميشود ، در قرآن است : (" فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً :) پس مهلت بده كافران را مهلت بده مهلت دادنى ـ الطّارق ـ ٨٦ ـ ١٧" ، اصلش" ارواد : آرام كارى كردن" بوده ، تصغير ترخيم شده.
٥ ـ " نزال" بمعنى" انزل : فرودآى" واين صيغه از اسم فعل قياسىّ است ، هرفعل امر ثلاثى مجردى را ميتوان به آن عدول ، داد ، چنانچه گوئى : " حذار يعنى احذر : دوردار خود را" واز غير ثلاثى مجرد به ندرت آمده ، مانند : " دراك يعنى ادرك : درياب و" بدار يعنى بادر : بشتاب" ، وغير از اينها اسم فعل در كتب لغت