و «ادّبته تاديبات» و «اكتسبت اكتسابات».
واگر تعيين دفعات را خواهند با اسم عدد ميآورند ، مانند «ضربته ثلث ضربات» و «داويت خمس مداويات».
واگر بجاى مصدر لفظ مرّة يا دفعه آورند همان معنى مفهوم ميشود ، مانند" ضربته مرّة" و" رايته دفعة" وابكانى زيد مرّتين" و" طلّقت دفعتين" و" سافرت ثلاث دفعات" و" حججت خمس مرّات"
وگاهى در ثلاثى مجرد اين وزن را نميآورند ، بلكه مصدر اصلى را با تاء ميآورند ، مانند «اتيت اتيانة : يك بار آمدم» و «لقيته لقاءة : يك بار ديدارش كردم» ولى قياس وقاعدة «اتية ولقية» است.
واين قسم مصدر بدون فعلش نيز استعمال ميشود ، مانند («وَلَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ :) واگر يك وزشى از عذاب پروردگارت آنان را رسد هرآينه ميگويند اى واى بر ما همانا ما ستمكاران بوديم ـ الانبياء ـ ٢١ ـ ٤٦» ، واين قسم مصدر را در اصطلاح نحو «مفعول مطلق عددىّ» گويند.
٧ ـ «مصدر نوعىّ» وآن را مصدر الهيئة نيز ميگويند ، وبا آن بيان ميشود كه فعل چه نوعى است وبر چه صفت وهيئتى است ، ووزنش در ثلاثى مجرد «فعلة» واستعمالش چندگونه است :
يا بدون چيزى است وآن نوع مبهم را ميفهماند ، مانند «جلست جلسة : نشستم يك نوع نشستنى» و «ضربت ابنى ضربة : زدم پسرم را يك نوع زدنى».
يا به چيزى اضافة ميشود ، مانند (" فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ