وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ :) وبگو پروردگارا مرا درون كن درون كردن راستى ومرا برون كن برون كردن راستى ـ الاسراء ـ ١٧ ـ ٨٠" ، مدخل ومخرج مصدر ميمىّ است.
يا مضاف اليه ميگردد ، مانند «زيد كثير الاحسان» ،
وگاهى براى ثلاثى مزيد مصدر ثلاثى مجرد مى آورند ، مانند «تعمّم زيد كعمّتى : عمامة بست زيد مانند عمامة بستن من» و «اختمرت جميلة خمرة حسنة : جميلة خمار انداخت خمار انداختنى نيكو» خمار پارچه ايست كه زنان سر را به آن ميپوشانند.
واين گونه مصدر تثنية وجمع هم بسته ميشود ، مانند «عملت ، عملتين : عمل كردم دوگونه عمل» و «ضرب زيد عمرا ضربات : زيد عمرو را زد چندگونه زدن» ، واين نوع مصدر را در اصطلاح نحو «مفعول مطلق نوعىّ» ميگويند.
٨ ـ «مصدر تاكيدىّ» وآن هرمصدرى است كه براى تاكيد فعل مى آورند ، مانند «سلّموا تسليما : تسليم شويد تسليم شدنى» و «ضربت زيدا ضربا» و «كذّبوا بآياتنا كذّابا : وبه آيات ما تكذيب كردند تكذيب كردنى» ، ومصدر تاكيدى تثنية وجمع بسته نميشود ، واين گونه را در اصطلاح نحو «مفعول مطلق تاكيدىّ» گويند.
٩ ـ وبراى بيان نوع جائز است به غير وزن «فعلة» مصدرى با وصف بياورند ، مانند «ضربت ضربا شديدا» و «اطعت الله اطاعة خالصة».
١٠ ـ «اسم المصدر» فاعل كه فعل را انجام ميدهد اثرى از او صادر وتراوش ميكند وبر مفعول واقع ميگردد ، نظر به تراوش