١٨ ـ «فعيل» مانند «بطين ، لحيم ، شحيم».
ومذكر ومؤنث در صيغه مبالغة غالبا يكى است ، چنانچه گفته ميشود : «رجل علّامة ، امراة علّامة» و «رجل ضرّاب ، امراة ضرّاب» و «رجل همزة ، امراة همزة» واعلال در آنها چندان نيست ، وثلاثى مزيد صيغه مبالغة ندارد.
واز رباعى بسيار است ، مانند" عضافج : سخت درشت وسطبر ، حلكوك وحلكوك : سياه پررنگ ، حلفس : بسيار چاق متكبّر.
(اسم تفضيل)
وآن اسمى است كه دلالت ميكند بر حدث وذاتى بر وجه صدور يا اتّصاف با تفضيل موصوف بر ديگرى در آن حدث ، چنانچه ميگوئى : «زيدا فضل من عمرو : زيد برتر است از عمرو» و «سعيد اكبر من مسعود : سعيد بزرگ تر است از مسعود».
وآن را يك صيغه بيش نيست بر وزن «افعل» مانند «اعظم ، اصغر ، اعلم ، اورع ، اقوم ، اليق ، ايقن ، ايبس ، احبّ ، ادوم ، اطول ، احرّ ، ابصر ، احقّ ، اصبر ، اقدر ، احسن ، ايسر ، اوثق ،»
ومؤنث آن بر وزن «فعلى» است ، مانند «صغرى ، وثقى ، كبرى ، عظمى ، طولى ، يبسى ، حرّى ، بصرى ، دومى ، يسرى».
واعلالش اگر مضاعف است ادغام ميشود مانند" احبّ واحرّ" كه" احبب واحرر" بوده ، واگر معتل اللام است در مذكرش قلب به الف ميگردد وبه صورت ياء نوشته ميشود ، مانند" اقوى ، اعلى ،