(اسم آلة)
وآن اسمى است كه دلالت ميكند بر حدث وذاتى كه آلت آن حدث است ، وغالبا از فعل متعدّى مشتقّ است ، وبر چند وزن است.
١ ـ " مفعل" مانند" معبر : پل ، مضبع : نيشتر ، مرقم : قلم ، مقصّ : قيچى ، مفتح : كليد ، منبر : آلت برترشدن مكانى" وبعضى گفته اند : " منبر" مكان برترشدن است ، وبر اين وزن از باب تشبيه به آلت است ، چنانچه گفته شد.
٢ ـ «مفعلة» مانند «مكنسة : جاروب ، مكسحة : پاروب ، مشربة : جام ، مروحة : بادبزن ، منشّة : مگس پران ، معبرة : پل ، ملعقة : قاشق»
٣ ـ «مفعال» مانند «مفتاح : كليد ، مقراض : قيچى معراج : نردبان ، مغراف : قاشق ، مسمار : ميخ ، مضراب ، تازيانه ، وزخمه وغير آنها از آلات زدن ، مصباح : چراغ ، منساج : آلت بافتن» واين سه وزن از اسم آلت معروف وبسيار است.
٤ ـ «مفعل» مانند «منخل : غربال كه بريزن گويند ، مدقّ : دركوب ومدقّ ومدقّة نيز آمده» واين وزن كم است.
ومعتلّ الفاء در اسم آلت اگر واو باشد قلب به ياء ميشود ، مانند" ميزان : ترازو" كه موزان بوده ، ومعتل العين اعلالى ندارد ، مانند" مكيال : آلت كيل ، مقوال : زبان ، مخيط : سوزن" ومعتلّ اللام قلب به الف ميگردد ، مانند" مصفاة : آلت صاف