در نسبت به هرحال محذوف ميگردد ، مانند «عمية ، تربية ، راضية» ميگوئى : «عموىّ ، تربىّ وتربوىّ ، راضىّ ، وراضوىّ».
واگر اسم پنج حرفى ومافوق است ياء حذف ميشود ، مانند «مرتجى ، مستعلى ، مرتوى ، مستحيى ، مقوّى» ميگوئى : «مرتجىّ ، مستعلىّ ، مرتوىّ ، مستحيىّ ، مقوّىّ» لكن اگر قبل از ياء اخير ياء مشدّد باشد ، مانند «محيّى» دو وجه جائز است ، «محيّى» مانند آنها ، و «محوىّ» به حذف ياء وقلب عين الفعل به واو.
(نسبت در معتلّ اللّام بر وزن فعاله)
مانند «سقاية ، شقاوة ، بداية ، نقاوة» در مبحث افعال دانستى كه قاعدة در ياء وواو اگر بعد از الف زائدة واقع شود آن است كه قلب به همزة شود ، جز در مواردى ، يكى از آن موارد در اين صيغه است براى وجود تاء ، ودر نسبت چون تاء محذوف ميشود مانع برطرف ميگردد ، ولى قلب به همزة فقط در ياء است نه در واو ، براى آنكه واوى به يائى مشتبه نشود ، پس در نسبت اين مثالها ميگوئى : «سقائىّ ، شقاوىّ ، بدائىّ ، نقاوىّ».
(نسبت در اسم شبه صحيح)
مانند اسم صحيح است چنانچه در «دلو ، ظبى ، غزو ، ورى ، قنية ، عروة» ميگوئى «دلوىّ ، ظبيىّ ، غزوىّ ، وريىّ ، قنبىّ ، عروىّ» ويونس نحوىّ گفته : در يائى مؤنث مانند «قنية» قياس آن است كه «قنوىّ» گفته شود.