مصبحين : جمع مصبح است ، اسم فاعل است از آن فعل
(٥ ـ مضىّ وقت)
يعنى : گذشتن وقت بر كسى ، واين معنى در همه چيز مانند معنى چهارم است ، جز آنكه وقت بر فاعل گذشته وبه پايان رسيده مانند :
«اشهر القوم : گذشت بر آن گروه شهرى : يك ماه».
«احال النّاس : گذشت بر مردم حولى : يك سال»
«اسوع زيد : گذشت بر زيد ساعتى»
(٦ ـ وصول وقت)
يعنى رسيدن وقت كارى ، وآن كار را ماده فعل قرار ميدهند ، وبه كسى كه آن كار را انجام ميدهد ، يا به چيزى كه آن كار درباره اش انجام ميشود نسبت داده ميشود ، ودر هردو صورت فعل لازم است ، يعنى مفعول اصطلاحى ندارد ، مانند :
«احصد الزّرع : وقت حصاد زراعت رسيد» حصاد ، يعنى : درويدن ، وميشود بگوئى : «احصد الزّارع : وقت آن رسيد كه زارع درو كند» واگر خواستى بگوئى درو كرد يا ميكند ثلاثى مجرد ميآورى وميگوئى : «حصد ، يحصد الزّارع الزّرع : درو كرد يا درو ميكند زارع زراعت را»
«اركب المهر : وقت مركوب شدن آن كره اسب شده»
" اقطف الثّمر : وقت قطف ميوه رسيد" قطف ، يعنى چيدن ، وميشود بگوئى : " اقطف القوم : وقتش رسيد كه آن گروه ميوه شان