انفطرن ، انفطرت ، انفطرتما ، انفطرتم ، انفطرت ، انفطرتما انفطرتنّ ، انفطرت ، انفطرنا ، انفطارا : شكافته شدن" ثلاثى مجردش" فطر ، يفطر ، فطرا : شكافتن" است.
امثله مضارع : «ينقلب ، ينقلبان ، ينقلبون ، تنقلب ، تنقلبان ، ينقلبن ، تنقلب ، تنقلبان ، تنقلبون ، تنقلبين ، تنقلبان ، تنقلبن ، انقلب ، ننقلب ، انقلابا : واژگون شدن» ثلاثى مجردش «قلب ، يقلب ، قلبا : واژگون كردن» است.
امثله امر : لينطلق ، لينطلقا ، لينطلقوا ، لتنطلق ، لتنطلقا ، لينطلقن ، انطلق ، انطلقا ، انطلقوا ، انطلقى ، انطلقا ، انطلقن ، لانطلق ، لننطلق ، انطلاقا : روانه شدن".
(معنى باب انفعال)
باب انفعال را يك معنى بيش نيست ، وآن «مطاوعة» است ومطاوعة قبول اثر فعل فاعل است ، وآن دو گونه ميباشد : مطاوعه محسوس وغيرمحسوس ، وباب انفعال براى مطاوعه محسوس است ، يعنى اثر فاعل با حسّ ظاهر درك شود ، ومطاوعه غير محسوس در بعضى بابهاى ديگر ميآيد.
وباب انفعال متعدّى نيست ومفعول نميگيرد ، زيرا فاعل فعل در اين باب خودش درواقع مفعول است ، زيرا قبول كننده اثر فعل خواهد بود ، پس اگر خواهند فاعل را ذكر كنند فعل را بايد از باب ديگرى بياورند ، وآن يا ثلاثى مجرد يا باب افعال است.
پس گفته ميشود. باب انفعال مطاوع ثلاثى مجرد يا مطاوع باب