در علم تجويد بيان شده است.
(قاعدة)
هرگاه فاء الفعل در باب" افتعال"" دال يا ذال يا زاء باشد" تاء" افتعال قلب به دال ميگردد ، مثلا.
«دعا» در باب افتعال «ادتعى» ميشود ، پس تاء قلب ب دال ميگردد ، ودال در دال ادغام ميشود «ادّعى» ميگردد ، مضارع وامر حاضرش «يدّعى ، ادّع» ميباشد ، ودر قرآن است.
(«لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ وَلَهُمْ ما يَدَّعُونَ :) براى آنان در بهشت ميوه ها است وبراى آنان است آنچه ميخواهند ـ يس ـ ٣٦ ـ ٥٧».
و «ذكر» «اذدكر ، يذدكر ، اذدكر» ميشود ، ودر اين صورت جائز است ذال ودال ادغام گردد وگفته شود : «اذّكر يا ادّكر» ودر قرآن است.
(«وَادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ :) وآن زندانى كه نجات يافته بود پس از مدتى يادش آمد ـ يوسف ـ ١٢ ـ ٤٥»
«وزاد» «ازداد ، يزداد ، ازدد» ميگردد ، در قرآن است
(«وَيَزْدادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيماناً :) وتا مؤمنان از جهت ايمان افزايش يابند ـ مدّثر ـ ٧٤ ـ ٣١» وعلّت اين قلب چنان است كه در قاعده گذشته گفته شد.
(قاعدة)
هرگاه فاء الفعل در باب «افتعال» «واو يا تاء يا ثاء» باشد در «تاء» افتعال ادغام ميشود ، مثلا :