(٦)
نامه ميرداماد به سؤال كننده براى توضيح وشرح شعر سيف اسفرنگ
بسم الله الرحمن الرحيم
به موقف عرض مقدّس مى رساند كه بيتى از سيف اسفرنگ مذكور مى شود ومعنى در حجاب اختفاء است. آنچه در پيشگاه اشراقات ضمير آفتاب نظير تابد به اظهار آن سرگردانان تيه جهالت را راهنمائى خواهند فرمود. بيت :
زهد تو فضله وضو ، گر به سپهر برزدى |
|
حيض چهار مادر از بطن سه دختر آمدى |
ظل ظليلت ابدى التظليل باد ، إن شاء الله.
جواب : بسم الله الرحمن الرحيم. به كلك عرض بر لوح ذهن وقّاد وطبع نقّاد مى نگارد كه وقتى قبل از اين اوقات چنانچه گفته اند :
از اين پيش گردون كه آزاده بود |
|
بهين روزگارى مرا داده بود |
شرح اين بيت چندين وجه زبان زد قريحه خامده مى شد.
از جمله آن وجوه ، آنكه مراد از چهار مادر أمّهات اربع كه اسطقسات اربعه عالم عنصريّات است بوده باشد. وحيض آنها عبارت است از عيب عروض دثور ونفاد ونقص قبول كون وفساد. وسه خواهر يا سه دختر ، على اختلاف النّسخ ، كنايه از بنات ثلاث بنات النعش كبرى.
حاصل ومحصّل المغزى آنكه جناب ممدوح كه وضوى زهادت او از احداث كيانيّات متطهر بوده وعالم عنصريّات واقاليم سفليّات را از مطروحيّت نظر التفات انداخته است اگر فضله وضوى زهد خود را ، به فتح واو وضو ، كه عبارت است از آب وضو ، به ضم ، به سپهر ، يعنى عوالم افلاك وطبقات سماويّات برزدى ، اطباق علويّات اثيريّه در دام دثور وممات ونفاد گرفتار آمدى ، حيض قبول كون وفساد كه خاصّه أمّهات عالم سفلى است ، از بطن بنات عالم علوى واقليم سماوى آمدى ، والله سبحانه اعلم.
ومعنى ديگر اين بيت ، آن است كه با آنكه بنات النّعش در عالم