يَضْرِبْنَ ، و آن شش كه مخاطب را بود : سه مذكّر را بود و سه مؤنّث را ، آن سه كه مذكّر را بود : تَضْرِبُ ، تَضْرِبَانِ ، تَضْرِبُونَ و آن سه كه مؤنّث را بود : تَضْرِبينَ ، تَضْرِبَانِ ، تَضْرِبْنَ ، و آن دو كه حكايت نفس متكلّم را بود : أضْرِبُ ، نَضْرِبُ.
واز اسم فاعل شش وجه باز مىگردد : سه مذكّر را بود و سه مؤنّث را ، آن سه كه مذكّر را بود : ضَارِبٌ ، ضَارِبَانِ ، ضَارِبُونَ ، وآن سه كه مؤنّث را بود : ضَارِبَةٌ ، ضَارِبَتانِ ، ضَارِبَاتٌ.
و از اسم مفعول نيز شش وجه باز مىگردد : سه مذكّر را بود و سه مؤنّث را ، آن سه كه مذكّر را بود : مَضْرُوبٌ ، مَضْرُوبَانِ ، مَضْرُوبُونَ ، و آن سه كه مؤنّث را بود : مَضْرُوبَةٌ ، مَضْرُوبَتَانِ ، مَضْرُوبَاتٌ.
و از فعل امر نيز چهارده وجه باز مىگردد : شش مغايب را بود و شش مخاطب را و دو حكايت نفس متكلّم را ، آن شش كه مغايب را بود : سه مذكّر را بود و سه مؤنّث را ، آن سه كه مذكّر را بود : لِيَضْرِبْ ، لِيَضْرِبَا ، لِيَضْرِبُوا ، و آن سه كه مؤنّث را بود : لِتَضْرِبْ ، لِتَضْرِبَا ، لِيَضْرِبْنَ ، و آن شش كه مخاطب را بود : سه مذكّر را بود وسه مؤنّث را ، آن سه كه مذكر را بود : اِضْرِبْ ، اِضْرِبا ، اضْرِبُوا ، و آن سه كه مؤنّث را بود : اِضْرِبِى ، اِضْرِبَا ، اِضْرِبْنَ ، و آن دو كه حكايت نفس متكلّم را بود : لِأَضْرِبْ ، لِنَضْرِبْ.
و از نهى نيز
چهارده وجه باز مىگردد : شش مغايب را بود و شش مخاطب را و دو حكايت نفس متكلّم را ، آن شش كه مغايب را بود : سه مذكّر را بود و سه مؤنّث را ، آن سه كه مذكّر را بود : لَا يَضْرِبْ ، لَا يَضْرِبَا ، لَا يَضْرِبُوا ، و آن سه كه مؤنّث را بود : لَا تَضْرِبْ ، لَا تَضْرِبَا
، لَا يَضْرِبْنَ. و آن شش كه مخاطب را بود : سه مذكّر را بود و سه مؤنّث