آن مناسبت وسازشى را كه كلمه « الايضاح » براى تسميه كتابى كه حقايق را روشن مى كند دارد كلمه « الدّيباج » بطور حتم آن را ندارد پس احتمال مذكور با تدبّر در امور مذكوره خالى از قوّت نيست بلكه قابل قبول وداراى أهمّيّت است ليكن تا كنون ذكر اين احتمال را در جائى نديده ام واز كسى هم نشنيده ام حتّى در فهارس كتب نيز كتاب نامبرده در عبارت شيخ را در حرف دال معرّفى كرده اند.
عالم جليل شيخ آقابزرگ طهرانى (ره) در الذّريعة گفته ( ج ٨ ؛ ص ٢٨٨ ) : « الدّيباج مجموع مسائل متفرّقة من الشّافعىّ وأبى ثور والاصفهانىّ للفضل بن شاذان ابن الخليل النّيشابورىّ ؛ جمعها تلميذه عليّ بن محمّد بن قتيبة وسمّاه بالدّيباج كما ذكره الشّيخ الطّوسىّ فى الفهرست ».
نگارنده گويد : چون صاحب ذريعه (ره) عبارت شيخ (ره) را بعنوان نقل بمعنى در كتاب خود درج كرده با اشتباه بزرگى مواجه شده است وآن اينكه گفته : « جمعها تلميذه » وحال آنكه عبارت شيخ « جمع فيه » است وضمير « جمع » راجع بفضل است حتّى اگر « جمع » را مجهول هم بخوانيم باز دلالت بر آن نخواهد داشت كه عليّ بن محمّد بن قتيبه آن را جمع كرده باشد علاوه بر اينكه اگر چنين باشد كتاب كتاب فضل بن شاذان وتصنيف او نخواهد بود تا از جمله كتب وتصانيف او بشمار آيد بلكه از جمله تأليفات عليّ بن محمّد بن قتيبه خواهد بود اگرچه ممكن است از قبيل رجال كشّى باشد كه منتخب ومختار شيخ طوسى است ليكن باعتبار أصل تأليف برجال كشّى معروف شده است ولى اين امر قليل النّظير است ، در هر صورت چون اصل عبارت شيخ (ره) وعبارت صاحب ذريعه (ره) هر دو در مدّ نظر خوانندگان گذارده شده است بهتر آنست كه قضاوت اين امر را بر عهده ايشان بگذاريم ورشته سخن را در اين موضوع قطع كنيم.