سيد مرتضى هشتاد سال عمر خود را توأم با سياست و تأليف و كارهاى بزرگ ديگر گذرانيد، و در روز يكشنبه ٢٥ ربيع الاول سال ٤٣٦ بدرود حيات گفت، جنازهاش را گروهى از شاگردانش تشييع كردند. «احمد بن الحسين، النجاشى» به كمك «شريف، ابو يعلى، محمد بن الحسن الجعفرى» و «سلار بن عبد العزيز» كه از اعلام شاگردان او بودند متصدى غسل او شد، پسرش در خانهاش در محله كرخ بر او نماز خواند، و در شب همان روز كه وفات يافته بود به خاك سپرده شد، و به مرگش طومار زندگى يكى از بزرگترين دانشمندان قرن چهارم پيچيده شد.
در حال حاضر در كاظمين در نزديكى صحن دو ضريح است كه به سيدين سندين «مرتضى» و «رضى» منسوب است و عامه بدانها تبرك ميجويند و شبها در آنها چراغ روشن است، ولى مورخان بعضى گويند: كه جنازه هر دو به كربلا منتقل، و در نزديكى ضريح امام حسين عليهالسلام ،در مقبره جدشان ابراهيم دفن شد (١) ، و برخى ديگر قبر آنان را در بغداد در خانه خودشان ميدانند (٢) .
مرتضى فرزند پسرى داشت كه به «ابو جعفر، محمد» موسوم بود (٣) ، و «ابو العلاء» او را «اطهر مرضى» لقب داده، و در مرثيه جدش «ابو احمد نقيب» وى را نظير پدر و عمويش شمرده است (٤) . مرتضى در تربيت او بسيار كوشيد، و «ابو الفتح» نيشابورى نحوى را بر تأديب او گماشت (٥) . صاحب ادب المرتضى گويد: آنطور كه براى من ظاهر شده او بهرهيى از علم نداشته، زيرا در تراجم اعلام اماميه نامى از او برده نشده است (٦) .
ابن خلكان او را از وفاتيافتگان سال ٤٤٣ دانسته و نامش را «ابو عبد اللّه، الحسين» ذكر كرده است. اين پسر در زمان حيات پدر ازدواج كرد و از او فرزندى تولد يافت كه نسل سيد از اين فرزند باقى ماند تا به «ابو القاسم النسابة» صاحب كتاب ديوان النسب رسيد. «ابو القاسم النسابة» را پسرى بود نامش احمد كه به موت او خاندان شريف منقرض شد (٧) .
صاحب «ادب المرتضى» از كتاب روضات الجنات نقل كرده كه در كتاب انساب الطالبيين براى سيد مرتضى دو دختر نيز به نام «زينب» و «خديجه» ذكر شده، و خود گويد:
بنابر آنچه من قراءت كردهام برادرش «رضى» در سه قصيده او را به سه دختر تهنيت گفته (٨) ، و به وفات دو دختر او را تعزيت (٩) ، و بعد ميگويد: ممكن است دختر سوم همان باشد كه زنده ماند و چنانكه
__________________
(١) روضات الجنات چاپ اول ص ٣٨٤ نقل از كتاب «الدرجات الرفيعة»، و كتب ديگر.
(٢) منتظم ابن جوزى حوادث ٤٣٦ و خطيب بغدادى ج ١١ ص ٤٠٣ ط خانجى.
(٣) مقدمه «ديوان الشريف المرتضى» چاپ «حلبى» بقلم «رشيد الصفار» ص ١١٥ نقل از عمدة الطالب.
(٤) ادب المرتضى ص ٧٨ پاورقى نقل از سقط الزند ج ٢ ص ٦٣ ط بولاق ١٢٨٦.
(٥) ادب المرتضى نقل از ديوان مخطوط سيد ج ٣ ص ٦٦.
(٦) ص ٧٨.
(٧) ادب المرتضى پاورقى ص ٧٨ نقل از رياض العلماء مخطوط نقل از شريف ابو الحسن علوى عمرى نسابه معروف به ابن صوفى در كتاب خود «المجدى فى انساب الطالبيين».
(٨) ديوان رضى ج ١ ص ٣٥٩ و ٤٦٢ و ٢٥١
(٩) ديوان رضى، حرف الباء