٣ - «الشافى فى الامامة»: اين كتاب را سيد در نقد كتاب «المغنى من الحجاج» تأليف دانشمند معتزلى معاصر خود قاضى «عبد الجبار» تأليف كرده، و به سال ١٣٠١ ه در دو مجلد در ايران چاپ سنگى شده: جلد اول در ١٤٨ صفحه، هر صفحه ٣٥ سطر، هر سطر تقريبا ٢٢ كلمه. و جلد دوم در ١٤٧ صفحه مانند صفحات جلد اول.
نقص اين كتاب - چنانكه خود در مقدمه تصريح كرده - اين است كه سيد به جهت اختصار تنها اوائل كلام صاحب «المغنى» را ذكر كرده و نسبت به بقيه بر اصل كه در آن روزها در دست مردم بوده حواله داده، و چون در اثناء تأليف متوجه اين عيب شده و در صدد جبران آن برآمده نسبت به مقدار باقى توانسته است جبران كند ولى نسبت به گذشته چون اصل از دست او خارج و بين مردم منتشر شده و جمع آن غير ممكن بوده نتوانسته است در آن تجديد نظر كند.
«شيخ طوسى» در تلخيص اين كتاب «تلخيص الشافى»، و «ابو الحسين بصرى» در نقض بر آن «نقض الشافى»، و «ابو يعلى سلار بن عبد العزيز» در نقض بر اين نقض «النقض على النقض» (١) را تأليف نمودهاند و همه در حال حيات مرتضى بوده است.
اين كتاب بهترين وسيله براى دريافت عمق انديشه امامى درباره مذهب است، و در اين باب جز اين كتاب نميتواند - چنانكه شايسته است - رهنمون طالبان حقيقت باشد. در اين كتاب فرق بين زيديه و اماميه در امامت (٢) ، و همچنين فرق بين معتزله و اماميه (٣) ، و تكذيب اتهامات بر شيعه در باب اعتقاد به زيادتى علم امام بر پيغمبر، و اعتقاد به اينكه اگر امام نباشد آسمانها برپا نيست (٤) و اينكه معارف همه ضرورى است (٥) ، و رأى اماميه در باب بداء (٦) ، و فرق بين اجماع نزد اماميه و ديگران (٧) ، و عدم وجوب علم امام به بواطنى كه آگاهى بر آن واجب نيست (٨) ، و مطالب ديگر مطالعه ميشود.
سيد مرتضى در اين كتاب به رسالهيى كه در باب شبههيى بر حديث «انت منى بمنزلة هارون من موسى» تأليف كرده (٩) و همچنين به سخنى كه در باب وعيد در پاسخ از پرسشهاى اهل موصل بيان كرده (١٠) اشاره كرده است و نيز اشاره كرده است به اينكه در نظر دارد كتاب
__________________
(١) ادب المرتضى ص ١٣٦ نقل از رياض العلماء مخطوط ص ٢٧٩.
(٢) ج ١ ص ٢.
(٣) ج ١ ص ٢ به بعد.
(٤) ج ١ ص ٣.
(٥) ج ١ ص ١٢.
(٦) ج ١ ص ١٣.
(٧) ج ١ ص ١٥ و ٤٢ به بعد،
(٨) ج ١ ص ٧٢ به بعد.
(٩) ادب المرتضى ص ١٣٧ نقل از شافى ج ١ ص ٧٦
(١٠) ادب المرتضى ص ١٣٧ نقل از شافى ج ١ ص ٧٦، ١٨٨.