مستقلى درباره جواز اظهار معجزات بدست غير پيمبران تأليف كند (١) .
٤ - «انقاذ البشر من الجبر و القدر»: رسالهيى است كوچك در كلام كه در آن سيد به اسلوب خطابى بليغ مسأله قضا و قدر را بررسى كرده و آيات بسيارى از قرآن را در مقام استدلال بر رأى خود ذكر كرده است، و ضمنا تاريخ اين عويصه را از روز پيدايش آن بوسيله «معبد جهنى» و «ابو الاسود دؤلى» تا روزگار خويش بيان داشته است.
اين رساله در سال ١٩٣٥ م به كوشش شيخ «على خاقانى» در حدود ٩٠ صفحه به قطع كوچك در نجف به چاپ رسيده. نام اين رساله در اجازه بصروى (٢) نيامده ولى در معالم العلماء مذكور است (٣) . سيد در اين رساله به يكى از مؤلفات خود بنام «صفوة النظر» اشاره كرده است (٤) .
٥ - «المحكم و المتشابه»: رساله كوچكى است كه در ايران ضمن چند رساله ديگر در ١٢٨ صفحه به قطع كوچك ١/٤ به چاپ رسيده. در اين رساله از ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه، عامى كه از آن خاص اراده شده، تحريف در قراءت، فرق بين رخصت و عزيمت، و مطالب ديگر بحث شده است.
فهرستنويسان اين رساله را به سيد نسبت دادهاند، ولى در صفحه اول رساله نص صريح است بر اينكه اين رساله همه از تفسير «محمد بن ابراهيم بن حفص النعمانى» - كه قبل از عصر مرتضى ميزيسته - نقل شده، بنابراين وجهى براى نسبت رساله به سيد جز اينكه او ناسخ رساله باشد نيست. اين رساله در ضمن فهرست كتبى كه بصروى روايت كرده نيست، ولى صاحب بحار و «شيخ شهيد» در حواشى خلاصه اين رساله را در عداد تأليفات سيد ذكر كردهاند (٥) .
٦ - «تنزيه الانبياء»: اين كتاب در ١٨٩ صفحه، هر صفحه ١٩ سطر در ايران به چاپ سنگى رسيده. مسائل مختلفه اين كتاب به نقطه مركزى بحث و خلاف بين اماميه و معتزله در مسأله عصمت انبياء منتهى ميشود: اماميه ميگويند: انبياء هيچگاه مرتكب گناه نخواهند شد، چه گناه بزرگ و چه گناه كوچك، و چه قبل از نيل به مقام نبوت و چه بعد از آن، ولى معتزله تنها ارتكاب گناهان كبيره، و يا صغيرهيى را كه موجب استخفاف شود بر ايشان محال ميدانند و
__________________
(١) ادب المرتضى ص ١٣٧ نقل از شافى ج ١ ص ١٤٥.
(٢) اجازه بصروى اجازهنامهاى است كه سيد مرتضى در سال ٤١٧ هجرى به يكى از شاگردان خود به نام ابو الحسن «محمد بن محمد البصروى» فقيه داده كه در آن اجازهنامه مولفات خود را شماره كرده، و اجازه روايت آنها را داده است. صورت اين اجازه هماكنون در خزانه كتابخانه استان قدس موجود است (به فهرست كتابخانه، كتب خطى ج ٢ ص ٣٩ باب فقه مراجعه شود) و نيز كتاب رياض العلماء خطى در صفحه ٤٨٠-٤٨٢ صورت اين اجازه را ثبت كرده است (ادب المرتضى ص ١٣١).
(٣) ص ١٠١ ط نجف.
(٤) ص ٨١ ط نجف.
(٥) رياض العلماء خطى ص ٤٨٥-٤٨٧، (ادب المرتضى ص ١٣٩).