معانى، انشاء، شعر و مانند اينها استادى ماهر، بلكه يگانه عصر خويش بوده است. او كوشش خود را بيشتر به فقه و كلام و ادب اختصاص ميداد، و از اين رهگذر به مذهب شيعه اماميه و استحكام آراء اصلى و فرعى ايشان خدمت ميكرد.
روش او در اصول پيروى از دليل عقل بود و ازاينرو نه تنها با اشاعره بلكه حتى با ظاهريان از اماميه نيز مخالفت ميكرد. در فقه به خبر واحد عمل نميكرد و در استنباط احكام از ادله اصوليه لفظيه و عقليه استفاده ميكرد و لذا با محدثين و اخباريين از اماميه نيز موافقت نداشت.
در بيان مطالب بدون اينكه به تمهيد مقدمه بپردازد وارد اصل مطلب ميشد. و هيچگاه از غرض به دور نميرفت. جز به قصد توضيح و يا تمثيل بطور استطراد چيزى بميان نمىآورد، و در اين صورت پس از انجام مقصود بزودى به اصل مطلب بازميگشت.
در بحثها و سخنان خود طالب چيزى جز حقيقت نبود، و لذا راه جدل و خصومت نمىپيمود، و از طريقه اعتدال منحرف نميشد، و خلاصه: همواره متوجه مسؤوليت خود در مقابل خالق و خلق بود.
منزلت علمى سيد بين معاصران از كتب و رسائلى كه در مقام پاسخ به مسائلى كه از اقطار مختلفه اسلامى از او سؤال شده تأليف كرده بخوبى مشهود است (١) . اين سؤالات بعضى به قصد اخذ رأى از راه استدلال بوده (٢) ، و بعضى به قصد عمل به مضمون جواب بعنوان تقليد (٣) و بعض ديگر به قصد انكار و تعجيز (٤) ، و بالاخره قسمتى نيز به قصد تعرض به بعضى از آراء اماميه و يا متكلمين بطور كلى (٥) بوده است.
و چنانكه ذكر شد بعضى از اين رسائل جواب مسائلى است كه در سنين جوانى پيش از آنكه به زعامت اماميه برسد از او سؤال شده (٦) و اين خود روشنترين گواه است بر عظمت منزلت او نزد معاصران.
سيد بعضى از مؤلفات و قصائد خود را به جهت پاسخ به خواسته بعضى از خلفا و پادشاهان (٧) و يا به اقتراح بعضى از وزيران (٨) ساخته و پرداخته، و آنان در تقديم خواسته و اقتراح خود نهايت ادبى را كه سائل نسبت به مسؤول مرعى ميداشته بكار ميبردهاند.
شيخ مفيد كه استاد سيد و بزرگترين مقام و مرجع شيعه اماميه محسوب ميشد سيد را در
__________________
(١) مانند المسائل الموصلية، و المسائل الطرابلسية، و مسائل اهل مصر، و المسائل الديلمية، و المسائل الجرجانية، و مسائل ديگر.
(٢) كتاب انتصار ملاحظه شود.
(٣) مسائل اهل ميافارقين ملاحظه شود.
(٤) و (٥) المسائل التبانيات كه «ابو عبد اللّه بن التبان» متكلم (متوفى به سال ٤١٩) سؤال كرده، و نيز المسائل الموصلية الثالثة ملاحظه شود.
(٦) المسائل الموصلية الاولى ملاحظه شود.
(٧) ديوان سيد ج ١ ص ١٦، ٦٢، ٢٨٨ و موارد ديگر ملاحظه شود (چاپ قاهره ١٩٥٨).
(٨) رساله «الولاية من قبل الظالمين» كه براى وزير مغربى تأليف كرده ملاحظه شود.