٥٩٥ هجرى (در لاتين) در جهان اسلام خاموش گرديده است» ودر نتيجه پرده روى چندين قرن تلاش وكوشش دانشمندان ايرانى بويژه در دوران تشيّع اين كشور كه مركز آن اصفهان بوده كشيده شده است واين مطلب به صورتهاى مختلف در آثار دانشمندان اروپايى ومسلمان به چشم مى خورد كه چند نمونه از آن ياد مى گردد :
دكتر اكرم زعيتر در مقدّمه ترجمه كتاب ابن رشد والرّشديّة ارنست رنان فرانسوى مى گويد : «انّ الدّراسات الفلسفيّة عند العرب ختمت بابن رشد».
پروفسور هانرى كربن در كتاب فلسفه ايرانى وفلسفه تطبيقى خود مى گويد : «تاريخ نويسان غربى فلسفه مدّتهاى مديدى گمان كرده اند كه با تشييع جنازه ابن رشد در سال ١١٩٨ ميلادى در قرطبه ، فلسفه اسلامى نيز روى در نقاب خاك كشيد».
پروفسور ژوزف فان اس در مقدّمه بيست گفتار از مهدى محقّق مى گويد : فلسفه ايرانى دوره صفويه كه توسّط متفكّران بزرگ مكتب اصفهان تكامل يافته است عملا ناشناخته مانده است».
بر پايه آنچه كه ياد شد پايه ريزى فكرى برگزارى همايشى در سطح بين المللى تحت عنوان قرطبه واصفهان به تدريج نهاده شد كه اكنون به تحقّق نزديك گرديده است. هرچند كه بانى اصلى اين همايش انجمن آثار ومفاخر فرهنگى ومؤسّسه مطالعات اسلامى دانشگاه تهران ـ دانشگاه مك گيل بود ولى پس از ارائه اين انديشه مراكزى ديگر همچون مركز بين المللى گفتگوى تمدّن ها ومركز فرانسوى تحقيقات ايرانى وچند نهاد ديگر به يارى ما برخاستند وبه موازات تهيّه مقدّمات همايش توفيق يافتيم برخى از آثار علمى را نيز به مناسبت وبه نام همين همايش آماده چاپ سازيم كه به جهت برخى از مشكلات ومضايق نتوانستيم آن را در همايش عرضه داريم واميدواريم تا پايان نيمسال اوّل سال جارى اين آثار به اهل علم تقديم گردد. آثار اشاره شده عبارتند از :
١ ـ علاقة التّجريد ، (شرح تجريد العقائد نصير الدّين طوسى) مير محمّد اشرف علوى