وابو بكر محمد بن سليمان بن بابويه بن فهرويه بن عبد الله [بن] مرزوق علاف محزمى متوفى در ربيع الاخر ٣٠٧ (١) وپسر وى أبو محمد عبيدالله بن محمد بن سليمان بن بابويه بن فهرويه بن عبد الله بن مرزوق دقاق محزمى متوفى در ٣٧٦ (٢) ووى شهرتي داشته است كه درين موضع از تاريخ بغداد «ابن جغوما» ودر موضع آينده «ابن جعد ما» چاپ شده است وپس از آن پسر وى أبو بكر محمد بن عبيدالله بن محمد بن سليمان بن بابويه [بن فهرويه] بن عبد الله بن مرزوق علاف معروف بابن جعدما (٣) ونيز شيرزاد بن محمد بن محمد بن بابويه كه از معاصرين منتجب الدين بوده است (٤).
ديگر از رجال نامى ايران كه يكى از نياكان أو بابويه نام داشته دانشمند معروف قرن ششم قطب الدين رازيست كه نام ونسب أو را محمد بن محمد بن ابى جعفر بن بابويه رازى نوشته ودر برخى موارد نسبت أو را «بويهى» ضبط كرده اند. چنانكه سيد اعجاز حسين كنتورى نيسابورى در كشف الحجب والاستار (٥) آورده است درنسخهء اصل حواشى كه بر قواعد استاد خود علامه حلى نوشته : «محمد بن محمد بن ابى جعفر بن بابويه في خامس ذى القعدة سنة ثمان وتسعمائه» ضبط كرده است. اين نكته از حيث تاريخ كه اين كتاب را در ٥ ذيقعدهء ٩٠٨ بپايان رسانده باشد خطاى بسيار فاحشيست زيرا كه قطب الدين حتما در نيمهء اول قرن هشتم مى زيسته وشاگرد علامهء حلى متوفى در ٧٢٦ بوده ونسخهء اجازه أي كه علامه در ٣ شعبان ٧١٣ در ورامين باوداده است در دستست (٦) وانگهى كتاب المحاكمات خود را در اواخر جمادى الاخرهء ٧٥٥ بپايان رسانده (٧) ودانشمند معروف محمد بن مكى عاملي شامى معروف بشهيد اول كه در رمضان ٧٨٦ كشته شده است از شاگردان أو بوده وچنانكه در اجازه أي تصريح كرده است در سال ٧٦٨ در دمشق اجازهء روايت همهء مصنفات وى را ازو گرفته است (٨) وممكن نيست در ٩٠٨ كتابي تأليف كرده باشد ودر ٧٨٠ نيز بعيد مى نمايد زيرا كه لازم مى آيد ٥٤ سال پس از مرگ استاد خود علامهء حلى زيسته باشد واين دشوارست. اينكه مؤلف كشف الحجب (٩) رحلت أو را در ١٥ رمضان ٧٦٦ ضبط كرده نيز درست نيست زيرا كه شهيد اول در ٧٦٨ در دمشق اجازهء روايت ازو گرفته است. در هر صورت از آنچه مؤلف كشف الحجب والاستار آورده تنها چيزى كه بدست مى آيد اينست كه خود نام ونسب خويش را محمد بن محمد بن ابى جعفر بن بابويه مى نوشته وپدر جد وى بابويه نام داشته است واينكه در برخى از كتابها نسبت أو را «بويهى» ضبط كرده اند درست نيست ومى بايست «بابويهى» بوده باشد ودر برخى نسخها تحريفي كرده وبويهى ضبط
__________________
(١) تاريخ بغداد ج ٥ ص ٣٠٠.
(٢) تاريخ بغداد ج ١٠ ص ٣٦٣.
(٣) تاريخ بغداد ج ٢ ص ٣٣٤.
(٤) تنقيح المقال ج ٢ ص ٩٠.
(٥) چاپ كلكته ص ٢٠٣.
(٦) بحار الانوار ج ٢٥ چاپ طهران ١٣١٥ ق. ص ٢٨. (٧) كشف الحجب والاستار ص ٤٩٢.
(٨) تنقيح المقال ج ٣ ص ١٧٨. (٩) ص ٢٠٣ و ٢٤٧ و ٣٤٦ و ٤٩٢.