سرمايههاى علمى ايرانيان تا زمانهاى بعد در گنج خانهها وكتابخانهها نگهدارى مىشده ومورد نسخهبردارى واستفاده قرار مىگرفته است. ابن طيفور در كتاب بغداد خود از مردى به نام عتّابى نقل مىكند كه كتابهاى فارسى كتابخانههاى مرو ونيشابور را استنساخ مىكرده ووقتى از او پرسيدند چرا اين كتابها را بازنويسى مىكنى او پاسخ داد : «معانى وبلاغت را فقط در فارسى مىتوان يافت زبان از ماست ومعانى از آنان است.» وهمين امر را از زبان ابن هانى اندلسى مىشنويم كه مردى را مىستايد كه معانى ومفاهيم ايرانى را در جامه لفظ عربى حجازى عرضه مىداشته است :
وكان غير عجيب أن يجئ له |
|
المعنى العراقىّ فى اللّفظ الحجازىّ |
اين عنايت وتوجّه به مسائل عقلى وخردگرائى اختصاص به خواص نداشت بلكه برخى از عوام واهل حرف نيز خود را به بحثهاى فلسفى وكلامى مشغول مىداشتهاند چنانكه همين ابن حوقل مىگويد كه من در خوزستان دو حمّال را ديدم كه بار سنگينى را بر پشت مىكشيدند ودر آن حالت دشوار مشغول بحث وجدل در مسائل تأويل قرآن وحقائق كلام بودند.
مسلمانان در قرون اوليّه همه دروازههاى علم ودانش را بر روى خود باز كردند وآثار ملل مختلف را از زبانهاى يونانى وسريانى وپهلوى وهندى به زبان عربى ترجمه كردند كتابهاى مهم ارسطو همچون الطّبيعة والحيوان واخلاق نيكوماخس وهمچنين كتابهاى افلاطون همچون جمهوريّت وطيماوس ونواميس وكتابهاى ديگر به زبان عربى ترجمه شد ودر دسترس دانشمندان اسلامى قرار گرفت. رازى از رى وبيرونى از خوارزم وفارابى از فاراب وابن سينا از بخارا برخاستند وطرحى نو براى انديشه وتفكّر ريختند كه آميزهاى از انديشههاى گذشتگان بود. ابن سينا گذشته از استفاده از آنچه كه مترجمان فراهم ساخته بودند ميراث فكرى بومى وسنّتى خود را نيز مورد استفاده وبهره بردارى قرار داد. او در مدخل كتاب شفا صريحا مىگويد كه مرا كتابى است كه در آن فلسفه را