ملك به ملك الموت گفت : چرا رو ترش كرده اى؟ گفت : تعجب مى كنم ؛ زيرا كه در زير عرش بودم ، حق تعالى امر كرد كه قبض روح ادريس بكنم در ميان آسمان چهارم وپنجم ، چون ادريس اين سخن را بشنيد بر خود لرزيده واز بال ملك افتاد وملك الموت در همان جا قبض روحش كرد ؛ چنانچه خداى تعالى مى فرمايد : (وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا) (١).
ودر حق عيسى فرمود : (وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـٰكِن شُبِّهَ لَهُمْ) (٢) إلى قوله (بَل رَّفَعَهُ اللَّـهُ إِلَيْهِ) (٣) إلى السماء الرابعة ودر خبر است : ملائكه ناله كردند وقتى كه او را ديدند وحال آن كه جامه هاى درشت را پوشيده ودر دنيا از علايق دنيويه از مال وعيال واولاد ومسكن وغير اينها عارى شده ، پس خداى تعالى به ايشان وحى فرستاد اين كه تفتيش وجستجو كنيد ، پس وقتى كه تفتيش وتجسّس نمودند ، با او سوزنى يافتند (وآن را هم برداشته بود) تا بدوزد به آن دريدگى وپاره شدن پيراهنش را ، پس خداى تعالى فرمود : اگر اين كه او را علاقه به دنيا به قدر اين سوزن نبود هر آينه تا به آسمان هفتمش برداشتمى (٤).
شارح مى گويد : از آن جا كه ما را علايق به دنيا از زمين هفتم وثرا تا به آسمان هفتم وثريا است به همين جهت به قدر واندازه سوزنى برداشته وبلند كرده شده نمى شويم ، اما پيغمبر ما خاتم انبيا ، چون كه قلب شريفش به علايق دنيا متعلق وعلاقه دار نگرديد ، پس خدا به فضيلت معراج مخصوصش نمود ، چنانچه به او اشاره كرده در سوره اِسراء ، أعوذ بالله من الشيطان الرجيم : (سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ) (٥) (يعنى منزه است پروردگارى كه بنده خود را يك شب از مسجد حرام تا مسجد اقصى ـ چنان مسجدى كه اطراف آن را با بركت نموديم ـ برد براى اين كه بنماييم به او از آيات بزرگ تر خودمان).
ودر معراجش اختلاف كرده اند از حيثيت «كمّ وكيف ووضع واَيْن ومتى وجِده» :
پس اختلاف «كمّى» : از حيث واقع شدن معراج است يك مرتبه چنانچه آن متيقن است ، يا دو مرتبه چنانچه در خبر مروى در كافى از حضرت صادق عليهالسلام قرار داشت
__________________
١. سوره مريم ، آيه ٥٦ ؛ الصافي ، ج ٤ ، ص ٢٨٥ ؛ الكافي ، ج ٣ ، ص ٢٥٧ ، ح ٢٦.
٢. سوره نساء ، آيه ١٥٧.
٣. همان ، آيه ١٥٨.
٤. با وجود جستجوى بسيار ، اين روايت را نيافتيم.
٥. سوره اسراء ، الآيه ١.