راويان ما پيدا نمى شود كه به اين اسم ورسم از حيث اسم شخصى وأبى وجدى باشد تا براى اين تعبير مصداق واقع بوده واين معنى وسيله توقف به جهت حصول اشتراك باشد.
بارى منظور از نقل كلام طريحى بتفصيله در هر دو مورد تماميّت فايده آن دو كلام واهميّت آن بوده كه بطولهما نقل گرديد.
وديگر از كسانى كه به طور مستقل از صاحب عنوان نام برده اند خاتم المحدّثين حاج ميرزا حسين نورى قدسسره است كه در مستدرك از اين شخص نام برده ، ودر موقع تعداد مشايخ شيخ مفيد قدسسره در ثالث مستدرك (١) گفته است :
|
مب (٢) ـ أبو جعفر محمد بن الحسين البزوفري كما في امالى أبي على مكررّاً عن والده ، عن المفيد ، عنه ، مع الترحم عليه ، وهو ابن أبي عبد الله البزوفري (٣). |
وديگر از كسانى كه به توثيق وفقاهت صاحب عنوان تصريح كرده عالم او حد وفاضل ارشد شيخ محمد لعلى سهورى قدسسره است كه در فصل عاشر از باب اول از كتاب شريف عدّة الخلف في عدّة السّلف كه از نفايس كتب ترجمه وشرح حال است بيت زيرين را در حق او سروده وگفته :
والخالدي شيخنا البزوفري |
|
محمد نجل الحسين الأكبر |
وعالم مزبور در اول كتاب خود گفته كه :
من در اين كتاب از فقهاى عدول نام خواهم برد واز غير اينها صرف نظر خواهم كرد وهر چه ذكر مى كنم وهر كه را نام مى برم در نظر من بدين دو وصف متّصف بوده است وآنچه راجع به اين قسمت است عيناً نقل مى كنم تا ناظر به اين نسخه ، دل واپس نماند.
در مقدّمه كتاب بعد از بياناتى گفته :
لكنّ من أعدّهم في العدّة |
|
هم فقهاء الدين في ذي المدّة |
قد حدت عن غير الفقيه فيها |
|
واترت من فيها غداً فقيها |
__________________
١. [خاتمة المستدرك] ص ٥٢١. (منه).
٢. «مب» اشاره به شماره است به ترتيب حروف ابجد يعنى چهل ودومين. (منه).
٣. خاتمة المستدرك ، ج ٣ ، ص ٢٤٤.