آن گاه مطلب را سوق داده تا آن كه گفته :
والمتجزّي الناقص اجتهاده |
|
أسقط من أورادنا إيراده |
كذا الذي ما أحرزت عدالته |
|
أو كان عدلاً ثمّ ساءت حالته |
وعنوان فصل عاشر عبارت زيرين است :
|
الفصل العاشر : في ذكر الأكابر الأكملين الأجلّة الأنبلين فقهاء الملّة في المئة الرّابعة من هجرة سيّد المرسلين صلىاللهعليهوآله. |
ليكن شرح حال وترجمه خود صاحب عنوان كاملاً براى ما روشن نشده است ، اگر چه كتاب واثر او بزرگ ترين شاهد عدل بر جلالت اوست وتا حدّى وصف او را از بعضى از علما شنيده ام ، مع ذلك از خدا خواستارم كه بيشتر از اين معرفت نسبت به حال اين مرحوم به ما اعطا فرمايد.
بنابراين احراز جلالت ووثاقت موثّق اين توثيق كاملاً بر عهده خواننده اين كتاب است وبعد از آن ، شبهه اى باقى نخواهد ماند ، وعبارات فوق از خطّ خود آن مرحوم كه به وسيله بعضى از رفقايش به ما رسيده ونسخه منحصر به فرد بود درج گرديد.
وديگر از كسانى كه از صاحب عنوان نام برده وتصريح به راوى بودن او به دعاى ندبه كرده است شاگرد مرحوم محدّث نورى ، حاج شيخ عبّاس قمى قدسسره است كه در كتاب هديه الأحباب في المعروفين بالكنى والألقاب در ذيل عنوان البزوفري گفته :
|
لبزوفري شيخ ثقه جليل أبو عبد الله حسين بن على بن سفيان صاحب كتب است ، روايت مى كند از او تلعكبرى واو والد محمد است كه دعاى ندبه معروفه را در كتاب خود ايراد فرموده. |
نظر به آن نگارنده از اوايل حال در صدد تحصيل وبه دست آوردن مطالب راجعه به اين دعا وسند آن بود ، با محدّث نامبرده هم در مشهد وهم در قم ملاقات نموده واستفسار مأخذ نقل نسبت مذكور را پرسيدم كه آيا از سند دعا برداشته اند يا از جاى ديگر؟
در هر دو ، مهلت خواستند كه مراجعه كرده ومأخذ نقل را بگويند ، ليكن نتوانستند آن را به دست بياورند رحمهالله.
در اول مناقب در مقام بيان اسانيد كتب ، صاحب عنوان يعنى حسن بن حمزه را در جزء