ومولود در خانه كعبه پليدى در ظاهر نداشته ، وهمچنان باطناً طيّب وطاهر وپاكيزه از هر آلايشى بود ، ونيز در ظاهر هم طيّب وپاكيزه وطاهر بود كه منافاتى با طهارت آن موضع مقدّس نداشته وموجب تنجيس وآلودگى آن نبوده.
الحميري :
طِبْتَ كَهْلاً وغُلاماً |
|
ورَضيعاً وجَنينا |
ولدى المِيثاقِ طِيناً |
|
يومَ كانَ الخَلْقُ طِينا |
كنتَ مأمُوناً وَجيهاً |
|
عندَ ذي العرش مَكينا |
في حِجابِ النُور حيّا |
|
طَيّباً للطاهِرينا |
پس ، فرزند طيّب طاهر ، از نسل طاهر متولّد شد ، ودر موضع طاهر ، واين خود كرامتى است ظاهر ، كجا اين كرامت براى كسى يافت مى شود؟
بالجمله ؛ مادرش بعد از سه روز فرزند را برداشت از خانه كعبه بيرون آمد. اصنام قريش مقابل او بِروى در افتادند ، واين امر وقتى كه در شكم مادر بود اتفاق افتاد.
چنانكه وقتى مادر او به او حامله بود آمد در مسجد الحرام واصنام برو در افتادند ، مادرش دست بر شكم ماليد وگفت : «يا قرّة العين! سجدتك الأصنام داخلاً ، فكيف شأنك خارجاً؟» (١) يعنى اى نور چشم! سجده مى كنند بت ها تو را در وقتى كه داخل شكم من هستى ، آيا چگونه خواهد شد شأن تو در موقعى كه متولّد شوى؟
__________________
(١) ر. ك. بحار الأنوار ٣٥ : ١٧.