واگر چه مورد آيه شريفه مقتولين وشهداء في سبيل الله است ، ليكن به تحقيق پيوسته است كه مقام اولياء وشهداء يكى است ـ از جهة رفعت ـ چنانكه ادلّه وبراهينى ـ در مقام خود ـ بر آن اقامه شد ، وشايد در اين رساله ـ به مناسبتى ـ به آن ها ، اشاره شود.
مجملاً ، چون ابو طالب سلام نمود ؛ خدا مثرم را زنده كرده ، برخاست دست بر سر وصورت خود ماليد وگفت : «أشهد أن لا إله إلّا الله ، وأشهد أنّ محمّداً عبده ورسوله وأنّ عليّاً وليّ الله والإمام بعده أو بعن نبيّ الله».
ابو طالب گفت : بشارت باد ترا! كه آفتاب روى علىّ عليه السلام طلوع كرد به زمين.
پس پرسيد از ولادت او ، وابو طالب قصّه را بيان كرد. مثرم گريان شد از شوق وسجده شكر كرد ودست وپاى را كشيد وگفت : مرا بپوشان!
او را پوشانيد ونگاه كرد ديد گويا سالهاست مرده است! پس سه روز ابو طالب به مراسم او قيام نمود. روز سيّم ديد آن دو مار پيدا شدند وسلام بر ابو طالب كردند ـ به لسان فصيح ـ وگفتند : اى ابو طالب! ملحق شو به وليّ خدا عليه السلام كه تو اولويّت دارى به حفظ ونگاهدارى او.
فرمود : شماها كيستيد؟
گفتند : ماها عمل اين عابد هستيم كه خداوند ما را به ابن صورت مصوّره ومجسّم فرمود كه بدن او را از اذيت ها محفوظ داريم تا قيام قيامت ، وروز قيامت يكى سايق وديگرى قائد او باشيم به سوى بشهت برين.
پس ابو طالب برگشت به مكّه وعليّ عليه السلام را به سينه گرفت ودست فاطمه را گرفت وآمدند به ابطح وندا كرد :