بعنوان كنيز «فروخته مى شدند» (رجوع فرمائيد كافي شريف باب مولد الصاحب عليهالسلام ـ حديث ٢٩ ـ في من باع صبيّة جعفريّة كانت في الدار ، ج ١ ص ٥٢٤).
داستان جناب عيسى بن زيد بن على بن الحسين بن على بن ابي طالب عليهمالسلام يكى ديگر از اين شواهد است ، اين بزرگوار كه همراه بنى اعمام خود محمّد نفس زكيّه وابراهيم پسران عبد الله بن الحسن بن الحسن السبط عليهالسلام قيام فرموده بود ، پس از شكست آن قيام وكشتار هولناكى كه منصور دوانيقى وامراى لشكر او از علويان وقيام كنندگان كردند ، جناب عيسى توانست از مهلكه جان بدر برد ، عيسى تا آخر عمر همواره متوارى بود ، وبه صورتى ناشناس مى زيست ، وفقط يكى دو نفر از برادران وبرادرزادگان او مى دانستند كه آن عزيز نازنين در بصره مختفى است ، وبر شترى در آن شهر آب كشى واز اين طريق امرار معاش مى كند.
جناب عيسى دختر صاحب همان شترى كه بر آن آب حمل مى كرد ومى فروخت بهمسرى اختيار فرموده ، واز او داراى دخترى شد ، ودختر به سنّ شوهردارى رسيد ، مادر دختر هم از آنجا كه آرزوى مادران است ، وهم براى آنكه از شدّت معيشت ونفقه شوهر محترم خود بكاهد ، بچّه سقّاى جوانى را در نظر داشت كه دخترش را بازدواج او درآورد ، وآن جوان سقّا نيز آرزومند چنين وصلتى بود.
مادر اصرار مى ورزيد وپدر تن بدين كار نمى داد ، وچون نمى توانست هويّت ونسب خود را بر همسر خويش فاش كند ، طبعا نمى توانست باو بگويد كه آن جوان «كفاءت» همسرى با فرزند پيغمبر صلىاللهعليهوآله را ندارد ، وزن همچنان