قساوتها ومظالم ويا مثالب ومعايب ايشان تصنيف مى شده است تحريف يا معدوم سازند ، ويا اينكه اساسا خود مصنّف ويا شاعر بر اثر تهديد واخافه حكّام مجبور به شستن يا سوختن أثر خود مى شده است ، به مظانّ آن مراجعه فرمايند كه شواهد بسيارى خواهند يافت.
ويكى از آن شواهد موردى است كه در كتاب مستطاب «عيون أخبار الرضا عليهالسلام» توسّط شيخ أجلّ رئيس المحدّثين صدوق رضوان الله عليه وباسناد آن بزرگوار از طريق حاكم بيهقى ومحمّد بن يحيى الصولى درباره سوختن نسخه أشعار «ابراهيم بن عبّاس صولى» شاعر بزرگ ويكى از مادحان امام ثامن ضامن حضرت على بن موسى الرضا صلوات الله عليه ، ضبط ونقل شده است (عيون چاپ سنگى ص ٢٨٥).
كوشش بنى عبّاس در شناسائى علويان بمنظور تحت نظر داشتن دائم آنها بسبب وحشتى كه از اين شيربچّگان داشتند بر صفحات تاريخ نقش بسته است ، واين اصرار وپيگيرى شديد بنى عبّاس (وخصوصا در دوران سلطنت ابو جعفر منصور وهادى ومهدى ورشيد ومأمون ومعتصم ومتوكّل) در كشف هويّت وتعيين مواليد ووفيات علويان آنچنان فشار وآزارى بر اين خاندان جليل عزيز وارد مى ساخت كه در بعضى موارد سادات بزرگوار علوى هويّت واقعى خود را از فرزندانشان وهمسرانشان هم مكتوم مى داشتند ، وبسا كودكان معصوم آن سادات گرامى ونوادگان خاتم الأنبياء صلىاللهعليهوآله كه خود نمى دانستند كه كيستند ، وچه خون مقدّسى در عروق آنها جارى است ، نمونه هاى اين اندوه وخون جگرى كم نيست ، وحتّى گاه كار بدانجا مى كشيد كه نوباوگان شجره مباركه مصطفوى ودوشيزگان خردسال سلاله محتشم علوى با طالبى