قرائت آن را بر مشايخ لازم مى شمرده اند. پس از «منتقلة الطالبيّة» نيز طبعا در ديگر كتب أنسابى كه در قرن پنجم يا قرن ششم تأليف شده است از قبيل لباب الأنساب بيهقى ، والفخرى سيّد اسماعيل مروزى بدان استناد ، واز آن نقل شده است.
امّا چون اين ضعيف در حال حاضر باين كتب دسترسى ندارد ، فقط از باب رجم بغيب چنين عرضى را مى كند (١) ، ولى تا آنجا كه تفحّص شد وبدون ادّعاى انحصار ، چند نفر كه از شخص أبى الحسن عمرى بى واسطه روايت وحكايت كرده اند شناخته شدند كه بدين شرح است :
١ ـ جعفر بن أبي طالب هاشم بن علي (نوه عمرى) كه سلسله روايت سيّد بن طاوس رحمة الله عليه ، ومشايخ بزرگوار او چون سيّد أجلّ شمس الدين فخّار بن معدّ موسوى از «المجدى» باو منتهى مى شود.
٢ ـ السيّد أبو محمّد الحسن بن زيد الموسوى الهروى كه ابن طباطبا مؤلّف ، كتاب «المجدى» را از طريق او از «عمرى» روايت مى كند.
٣ ـ تاج الشرف محمّد بن محمّد بن أبى الغنائم المعروف بابن السخطة العلوي الحسيني البصري النقيب كه از طريق عمرى ومشايخ او حديث مفصّل ومباركى را از حضرت باقر عليهالسلام درباره ايمان أبى طالب عليهالسلام روايت مى كند ، وسيّد شمس الدين فخّار بن معدّ رحمهالله تعالى آن را در «الحجّة الذاهب» از طريق
__________________
(١) خداوند درجات قرب مرحوم خلد آشيان آية الله العظمى المرعشي قدسسره را متعالى فرمايد ، كه پس از چاپ «المجدى» أمر به تصحيح وتحقيق كتابهاى الفخرى ولباب الأنساب فرمودند ، وآن كتب به زيور طبع آراسته شد ، ودر حال حاضر ارجاع اين حقير به آن كتابها ديگر رجم بغيب نيست.