وشهرهاى مختلف اسلامى بر حسب مورد وبه مقتضاى حال ومقام ، به نام پيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله وصحابه آن بزرگوار وضع شده است ، وبر السنة واقلام جارى است ، با در نظر گرفتن اين عوامل ودر جهت روشن شدن وضع قبائل عرب وافراد آن ومشخّص شدن «موالي» اعم از غير عرب يا عرب از غير «موالي» وحفظ حدود وحقوق خاندانهاى مشهور ويا افراد سرشناس ، وتعيين واقعيات از مجموع آنچه كه بصورت افسانه وواقعيّت در اشعار واخبار وسير آمده بود ودر ميان جامعه رواج داشت ، تأليف كتب انساب اهميّت بيشترى يافت ، وگاه مؤلّفين آن كتابها تنها بذكر سلسله نسب در طول آباء واجداد اكتفا نمى كردند بلكه نسب مادران وجدّه هاى مادرى (١) افراد را نيز تا آنجا كه ممكن بود ثبت وضبط مى كردند.
زيرا در بسيارى از موارد شخصيّت مادران وجدّات قبيله نيز موضوعيّت واهميّت داشت ، وبسيارى از بزرگان به جدّات پدرى ومادرى خويش نيز افتخار ومباهات مى كردند ، يكى از آثار كتب انساب اين بود كه بعضى از دعاوى واتّهامات ، ويا محامد ومآثر وافتخاراتى كه عليه وله برخى قبائل عنوان مى شد ، در آن بررسى مى گرديد ، وصحّت يا سقم آن در حدّى كه مورد استناد قرار گيرد مشخّص ومضبوط مى گشت ، واز بلاى تحريف واشتباه
__________________
(١) قطع نظر از آنچه كه به بانوى عالم حضرت زهراى أطهر سلام الله عليها مربوط مى شود أهل البيت عليهمالسلام به «فواطم» و «عواتك» كرارا مباهات فرموده اند هم چنانكه بعضى ديگر نيز به زنهاى ديگرى در مقام مفاخره استناد كرده اند ولى هم چنانكه حضرت مولى الموالى به معاويه مرقوم فرموده است : «ومنّا سيّدة نساء العالمين ومنكم حمّالة الحطب» همواره حاكم بر اين موضوع بوده است.