ومبالغات ناروا وافراط وتفريط در مناقب يا مثالب ، مصون ومحفوظ مى ماند.
دسته ديگرى نيز بودند كه به علم نسب ومعرفت انساب نيازمند بودند ، واين علم باصطلاح «ابزار كار» آنان محسوب مى شد ، وآن سلسله جليله فقهاء ومحدّثين اعم از تابعين ويا تابعين تابعين مى باشد ، اين بزرگان كه پرچمدار واقعى فرهنگ اسلامى ونگهبان حقيقى آئين محمّدى صلىاللهعليهوآله وحافظ حديث وسنّت پيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله بوده ومى باشند علاوه بر احاطه به فنّ اختصاصى خود كه همان «حديث وفقه» باشد ، به علم نسب نيز اهتمام مى ورزيدند ؛ زيرا براى حصول يقين به صحّت وأصالت ومسلّم الصدور بودن حديثى كه به نظرشان «غريب» ويا در اسناد ضعيف وعليل مى آمد ، كشف وحال راوى اوليّه يا رواة ديگرى در اسناد آن احاديث كه از شهرت ومعروفيّت كاملى برخوردار نبودند به معرفت نسب راوى وتحقيق در احوال او وزمان تشرّف او يا قبيله اش باسلام ومدّت درك نعمت صحبت او از پيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله يا از صحابه بزرگوار آن حضرت ، نيز توجّهى دقيق مبذول مى فرمودند.
از سخنى كه از جناب محمّد بن مسلم بن شهاب زهرى نقل شده كه او گفته است : «ما خططت سوداء في بيضاء إلاّ نسب قومي» (ص ١١ طبقات خليفة ابن خيّاط عصفرى) چنين فهميده مى شود كه آن فقيه بزرگوار كه علاوه بر آنكه نزد عامّه از شهرت ومقبوليّت بسيار معتبر وموثّقى برخوردار است ، ودرباره او گفته شده است كه «انّه حفظ علم فقهاء السبعة ، ولقي عشرة من الصحابة» (ص ١٤٧ هديّة الأحباب) خاصّة هم به مناسبت آنكه او سعادت مصاحبت ومجالست با حضرت سجّاد صلوات الله عليه را دارا بود ، واز آن حضرت نيز