الصوفى» و «الشجرى» و «المجدى» بيان فرموده بود چيز تازه اى دستگيرم نشد.
حدود هفده سال بيش وقتى كه فرزندم براى ادامه تحصيل به آمريكا آمده بود ، از جمله كتابهائى كه همراه او كردم يكى هم «منتهى الآمال» بود ، بنا بر اين فورا باو تلفن كردم كه «منتهى الآمال» را براى من به نيويورك بفرستد ، وفرداى آن روز آن كتاب بدستم رسيد «عمدة الطالب» را نيز توسّط يكى از دانشجويان ايرانى دانشگاه كولومبيا كه دوره دكتراى تاريخ را مى گذرانيد ، از كتابخانه آن دانشگاه امانت گرفتم ، وسپس با در دست داشتن اين دو كتاب مجدّدا براى مطالعه مخطوطه آماده شدم ، باشد با تصفّحى اجمالى ، مطالبى را كه مرحوم محدّث قمّى (ره) از «المجدى» نقل فرموده بود نشانه گذارى كردم ، وسپس منقولات «عمدة الطالب» وخصوصا آنچه را كه مرحوم مبرور علاّمه سيّد محمّد صادق آل بحر العلوم الطباطبائى رحمة الله عليه در حواشى «عمده» از نسخه اى كه از المجدى در تصرّف داشته است ، نقل فرموده بود ، نيز مشخّص كردم.
وبعد از مطابقه مجموعه اين منقولات با مندرجات مخطوطه (وخصوصا اشعارى كه اين بزرگواران از «المجدى» نقل فرموده بودند ، وبعلّت آنكه در مخطوطه اشعار بصورت مشخّص تر مكتوب است ، مقابله آن راحت تر صورت مى گيرد ، مثلا أبيات رائقه فائقه محمّد بن الصالح الحسنى (رض) :
وبدا له من بعد ما اندمل الهوى |
|
برق تألّق موهنا لمعانه |
... الخ ، ص ١١٦ العمدة ، ص ٢٥٢ / ١ منتهى الآمال) برايم يقين حاصل شد كه اين نسخه شريف عزيز همان كتاب مستطاب «المجدى» است.