ريگ وخاك آن را به آن بيچارگان وگرفتن چيزى مقدارى از آنجا گود شد ودر چهل وهفت سال قبل تقريبا كه اوّل مشرّف شدن حقير بوده به آن آستانه مباركه گودى آنجا تا دو پله رسيده بود وباز زياد شد تا آنكه زمانى كه شيخ عالم جليل علّامه عصر خود شيخ عبد الحسين طهرانى طاب ثراه به جهت تذهيب قبّه مطهّره واصلاح صحن منوّر به آنجا مشرّف شدند پس از مشاهده آن خرابى وزياد شدن در هر روز وخوف وصدمه رسيدن به اساس عمارت مقرّر فرمودند آنجا را پر كردند تا مقدار دو پله به بالا مانده آن را به آجر گچ محكم نمودند.
پس از وفات آن مرحوم چون در سرمايه آن جماعت اوباش به جهت بنائى خللى پيدا شد دوباره آن بنا را خراب كردند وبه دادن ريگ وسنگ آنجا به جهّال زوّار وبردن عوام بى لجام كالانعام را در آنجا به اسم تبرك بازار كسب خود را رونقى دادند وكم كم بمنزله چاهى شد واسم آن را چاه صاحب الزمان گذاشته اند وجزء مناسك زوّار شد كه بايد به آنجا روند از چاه صاحب الزمان سؤال كنند وبه انواع بى ادبى وجسارت خود را در ميان چاه افكنند ومقدارى ريگ بردارند تمام اين حركات بى اصل وبى پا وخلاف ادب واحترام بلكه در بعضى از مواضع شبهه حرمت دارد ولكن درد جهل را دوائى جز پرسش از عالم يا تنبيه ونهى عالم نيست واين هر دو از ميان رفته وبالله المستعان ، انتهى بألفاظه.
اعتقاد الإماميّة في صاحب السرداب
تقدّم تحت عنوان «درجة سامرّاء» ما ينفعك هنا أنّ الإماميّة جميعا تعتقد أنّ الحجّة بن الحسن عجّل الله فرجه اسمه اسم رسول الله صلىاللهعليهوآله وكنيته كنيته وشمائله شمائله ، ولد في سرّ من رأى في شهر شعبان سنة ٢٥٦ من صلب الإمام الحسن العسكريّ عليهالسلام ورحم الطاهرة المليكة نرجس خاتون ، وكان حمله وولادته نحو