واحد كه «ن ، ص ، ر» باشد در همه يكى است ، ومعنى مشترك در مثال اول «يارى كردن» ودر مثال دوم «نهان بودن» است. ومعلوم است كه نهان بودن در هريك از آن مشتقّات يك گونه است.
دو ـ اشتقاق كبير : وآن چنان است كه اصل واحد در همه مشتقّات يكى باشد ، گرچه ترتيب حروفش مختلف باشد ، مانند :
«سفر وفسر» كه هردو بمعنى آشكارى است ، واصل واحد در هردو «س ، ف ، ر» است ، ولى به يك ترتيب نيست ، در يكى سين بر فاء مقدّم ، ودر ديگرى برعكس است ، لكن آنها وسائر صيغه هاى اسمائى وافعالى آنها در آن حروف كه اصل است مشتركند.
سه ـ اشتقاق اكبر : وآن چنان است كه صيغه هاى مشتقّات در بيشتر حروف اصل واحد مشترك باشند ، مانند :
«قصم وفصم» كه دو حرف از حروف اصلى در آنها يكى است ، وهردو به معنى شكستن است ، ولى قصم : شكستن با جدائى ، وفصم : شكستن بى جدائى.
وتعريف كبير بر صغير شامل ، واكبر بر هردو شامل است ، واشتقاق مشهور كه در همه اسماء وافعال جارى است اشتقاق صغير است ، وآن دو ديگر نادر است.
واصل واحد كه آن را مبدء اشتقاق وحروف اصلى مى نامند ، خود جوهر حروف است بى آنكه هيئتى وصيغه اى به آن بدهند ، چنانچه گفتيم : «ن ، ص ، ر» و «ج ، ن ، ن» و «س ، ف ، ر» اصل واحد است ، ودر اشتقاق اكبر همان اكثر حروف است.